⏺ امام شناسی(۳)
🔸امامت به معنى مرجعيّت دينى(۱)
🔹 سلسله مباحث «امام شناسی» فقط جمعه ها ارائه خواهد شد
🔽 مسأله اين است كه :
آيا هرچه اسلام مى خواسته از احكام و دستورات و معارف بيان كند، همان است كه در قرآن آمده و خود پيغمبر هم به عموم مردم گفته است؛
يا نه،
آنچه پيغمبر براى عموم مردم گفت قهراً زمان اجازه نمى داد كه تمام دستورات اسلام باشد؛
على عليه السلام وصى پيغمبر بود
و پيامبر تمام كمّ وكيف اسلام و لااقل كليات اسلام را (آنچه را كه هست و بايد گفته بشود) به على عليه السلام گفت
و او را به عنوان يك عالم فوق العاده تعليم يافته از خود و ممتاز از همه اصحاب خويش
و كسى كه حتى مثل خودش در گفته اش خطا و اشتباه نمى كند و ناگفته اى از جانب خدا نيست الّا اينكه او مى داند،
معرفى كرد
و گفت:
ايها الناس! بعد از من در مسائل دينى هرچه مى خواهيد سؤال كنيد، از وصى من و اوصياى من بپرسيد؟
🔽 در واقع در اينجا امامت، نوعى كارشناسى اسلام مى شود
اما يك كارشناسى خيلى بالاتر از حد يك مجتهد،
كارشناسى مِن جانب اللَّه، [و ائمه] يعنى افرادى كه اسلام شناس هستند،
نه اسلام شناسانى كه از روى عقل و فكر خودشان اسلام را شناخته باشند- كه قهراً جايزالخطا باشند-
بلكه افرادى كه از يك طريق رمزى و غيبى- كه بر ما مجهول است- علوم اسلام را از پيغمبر گرفته اند؛
از پيغمبر صلى الله عليه و آله رسيده به على عليه السلام
و از على عليه السلام رسيده به امامان بعد
و در تمام ادوارِ ائمه،
علم اسلام (يك علم معصوم غيرمُخْطِئ كه هيچ خطا نمى كند) از هر امامى به امامان بعد رسيده است.
🔽اهل تسنن براى هيچ كس چنين مقامى قائل نيستند.
آنها در اينگونه امامت، اصلًا قائل به وجود امام نيستند، قائل به امامت نيستند
نه اينكه قائل به امامت هستند و مى گويند على عليه السلام امام نيست و ابوبكر امام است،
براى ابوبكر و عمر و عثمان و به طور كلى براى هيچ يك از صحابه چنين شأن و مقامى قائل نيستند
و لهذا در كتابهاى خودشان هزاران اشتباه را از ابوبكر و عمر در مسائل دينى نقل مى كنند.
🔽 ولى شيعه امامان خودش را معصوم از خطا مىداند
و محال است كه به خطايى براى امام اقرار كند.
▪️مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى،(امامت و رهبری ) ، ج4، ص: 718- 717- با تلخیص و ویرایش-
—————————
🇮🇷
مجموعهی فرهنگی سنگر🇮🇷
🇮🇷
سنگر جنگ نرم🇮🇷
🇮🇷
سنگر سردار دلها🇮🇷