جلوه محبت مادر مهربان (س) در سیره شهدا
شهیدعبدالحسین برونسی
شب عملیات،
نزدیک خاکریز عراقی ها برخورد کرده بودند به میدان مین،هرچه می گشتند معبرش را پیدا نمی کردند. حاج عبد الحسین برونسی سر درگم بود و چهل پنجاه متر آن طرف تر یک گردان نیرو منتظر دستورش.
میگفت: متوسل شدم به حضرت زهرا سلام الله علیها.
دلم شکست گریه ام گرفت نمی دانم چند دقیقه گذشت بی اختیار دستور حمله را صادر کردم.محمدرضا فداکار می گفت: آن شب حتی یک مین هم عمل نکرد. چند روز بعد، سه نفر از بچه ها رفتند طرف همان میدان مین. پای یکی از آنها بر اثر انفجار مین قطع شد. میدان پر بود از مینهای ضدنفر. کلاه خود را که پرتاب می کردیم، مین ها یک به یک منفجر میشدند...
شهدا مادری اند 🍂💔
#کوله_راوی
🕊🌷کوله پشتی راوی
🆔
@cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄