(بخش چهاردهم) علیه السلام 🔵ساختمان دل ✅ای مفضل! کی دل را در میان سینه قرار داده و پنهان کرده و پیراهنی که آن پرده دل است بر روی آن پوشانیده و دنده ها را بر بالای آن، با گوشت و پوستی که بر روی دنده ها رویانیده حافظ آن گردانیده برای آن که از خارج چیزی بر او وارد نشود تا موجب جراحت آن نگردد. کی در حلق دو منفذ قرار داده، که یکی محل بیرون آمدن صدا و نفس باشد که آن حلقوم است و متصل به شش است و دیگری محل نفوذ غذاست که آن را مری می گویند و متصل است به معده و غذا را به معده می رساند. 🔹بر حلقوم سر پوشی قرار داده که در هنگام خوردن غذا او را مانع شود از آن که به شش برسد تا آدمی را هلاک نکند❓ 🔹کی شش را باد بزن قرار داده که پیوسته در حرکت است و در آن خستگی راه ندارد و باز نمی ایستد برای آن که حرارت در دل جمع نشود تا آدمی را تلف نکند❓ کی برای منافذ بول و غایط مانند بند هائی که در میان کیسه ها می باشد قرار داد، که هر وقت که خواهند بر هم آورند و هر وقت که خواهند بگشایند که با هر دو فضله دفع شوند، و اگر چنین نبود، همیشه از این دو فضله جاری می بودند و عیش آدمی فاسد می شد، آدمی چه قدر از این نعمت ها را می تواند وصف کند. بلکه آن چه را بیان نمی کنیم زیاده از آن است که بیان کردیم و آن چه مردم نمی دانند بیشتر است از آن چه را که می دانند. 🔹کی معده را عضوی عصبی گردانیده از برای آن که در نهایت صلابت طعام های غلیظ را بتواند هضم کند❓ 🔹و کی جگر را نرم و نازک گردانیده برای آن که غذای لطیف خالص را قبول نماید تا آن که در آنجا هضم دیگر لطیف تر از هضم معده یابد، مگر خداوند قادر❓ 🔹آیا گمان می بری که بی مدبری و مقدر حکیم علیم چنین امور که مشتمل اند بر انواع حکمت ها و مصلحت ها به عمل می تواند آمد❓ کلا وحاشا، صورت نمی پذیرد مگر از خداوند قادری که عالم است به اشیاء پیش از آفریدن آن ها و هیچ چیز از قدرت او بیرون نیست و لطیف و خبیر است.