هدایت شده از مسعود فدک
٤ـ ما از عالمان مسلمان بسيار نگران بوديم. علماي الازهر، عراق و ايران استوارترين سد در برابرخواسته‌هاي ما محسوب ميشدند، آنان از اصول زندگي معاصر کاملاً بي‌اطّلاع بودند، بهشتي را که قرآن مژده داده بود هدف خود قرار داده بودند، و حاضر نبودند سر سوزني از اعتقادات خود دست بردارند، و مردم از آنها پيروي مي‌کردند و حكومت همچون موشِ هراسان از گربه، از آنها ميترسيد، البتّه اهل تسنّن نسبت به شيعيان، کمتر از علماي خود فرمانبري داشتند، زيرا آنان هم سلطان را هم شيخ‌الاسلام را حاکم مي‌دانند، در حالي که شيعيان حكومت را تنها شايسته عالمان ميدانند و به سلطان اهميّت کافی نمي‌دهند؛ 💎امّا اين تفاوت چيزي از نگراني و حاکمانِ نمی‌کاست.