خروج از کربلای معلا به طرف نجف اشرف میرم با اشک چشم و ناله ها از زمین باصفای کربلا میروم از کربلا سوی نجف تا ببینم صحن و ایوان طلا میروم از لطف حق مهمان شوم در حریم باصفای مرتضی میروم محرم شوم در کوی یار در کنار آن حریم کبریا میروم با دل به سوی مرقد حیدر کرار، یار مصطفی می روم تا آنکه تابد بر دلم از کرامات علی نور ولا میروم من با هزاران آرزو سوی درگاه شه خیبر گشا میروم با دست خالی سوی او آن که باشد منشاء جودو سخا میروم تا پر نماید ساغرم از می کوثر علی شیر خدا میروم تا دست من گیرد ز لطف تاشود راضی ز کار من خدا میروم تا دستگیرمن شود روز محشر حضرت مشکل گشا میروم من سوی درگاه علی از عنایات حسین نور خدا میروم گردیده از لطف خدا شامل احسان شاه اولیا یاحسین ای نور چشم فاطمه دستگیری کن زمن روز جزا من (رضایم) نوکر درگاه تو بر من مسکین ز رحمت کن دعا