📝 #تک_نگاشت | آزموده را آزمودن خطاست!
🔰
نگاه جبهه ای به سیاست؛ الان یا فرصتی دیگر؟!
۱- جلیلی، رقیب قالیباف نیست و قالیباف، رقیب جلیلی نیست
با وجود همه ضعفها و قوتهایی که این دو نامزد واجد آن هستند، همواره در یک پایگاه گفتمانی تعریف میشوند. هنر این است که در یک تعامل همافزا بتوان ضعفها را پوشش و نقاط قوت را ضریب داد. این امر در ابتدا باید میان دو نامزد و سرریز آن در فضای طرفداری اتفاق بیفتد. هر دوی این نامزدها معتقد به ولایت فقیهاند و خود را ملزم به اجرای منویات رهبر انقلاب و سیاستهای کلی نظام میدانند؛ دیدگاهی ضد استکباری دارند و مخالف با استیلای غرب بر نظام تصمیمگیری ایران و معتقد به تکیه زدن بر توان داخلی به جای اعتنا به اخم و لبخند بیگانه هستند و هر دو روحیه جهادی و مردمی دارند. کافی نیست؟! همین نقاط اشتراک، این دو نامزد را در یک جبهه قرار میدهد. سعی در تراشیدن اختلاف در دیدگاهها و روشها و سوابق، عاقلانه نیست.
۲- هر کسی طبعاً حق دارد طرفدار یک نامزد باشد و برای او تبلیغ کند.
طرفداری از یک نامزد، مطلقاً نباید با «تخریب هم تیمیها» همراه شود. نزدیکی دیدگاههای جلیلی و قالیباف از یک سو و اختلافشان با رقبای جناح مقابل از سوی دیگر، آنقدر زیاد است که طرفداران این دو نامزد، هیچ نیازی به تخریب همدیگر پیدا نخواهند کرد. هر کدام از این دو نامزد را به راحتی میتوان در مقایسه با رقبایشان تبلیغ کرد. نزاع میان طرفداران، هیچ ثمری ندارد جز باز شدن راه برای گلزنی تیم رقیب. رقیب اکنون نشسته و با آسودگی، فعالیت تخریبی طرفداران این دو نامزد را تماشا میکند تا در وقت مناسب از آن بهره ببرد. دایره انتخابات، نزاع میان حق و باطل نیست و برای دفاع از یک نامزد، نباید به تکفیر دیگری رو آورد؛ حتی اگر از جناح مقابل ما باشد.
۳- در پایان رقابت، هر کدام از این دو نامزد که اقبال عمومی بیشتری به او باشد، باید به نفع دیگری کناره گیری کند.
در نقطهای که اقبال عمومی به یکی از دو نامزد بیشتر شود، جلیلی به نفع قالیباف یا قالیباف به نفع جلیلی باید کنارهگیری کند. در این صورت بخش عمدهای از سبد رأی هریک به سبد دیگری منتقل خواهد شد. عدم کنارهگیری، باعث شکستن آرا و تکرار تجربههای تلخ قبلی میشود. شکاف میان جلیلی و قالیباف و شکست این دو مساوی است با پیروزی مجدد گفتمانی که دهه ۹۰ بر کشور حاکم شد و زمینه درجا زدن و عقبماندگی کشور را فراهم آورد. و ما طرفداران این دو نامزد تمرین کنیم و یاد بگیریم که علاوه بر طرفداری از یک فرد و عدم تخریب و تکفیر همتیمی، بتوانیم در موقع نیاز، گفتمانی رأی بدهیم.
۴- اقبال عمومی را از کجا می توان فهمید؟
عمده نظرسنجیهایی که ستادهای تبلیغاتی نامزدها یا سایتهای خبری یا افراد در صفحات شخصی خود انجام می دهند، اساساً بیاعتبار است. چند نهاد معدود در کشور وجود دارد که توان انجام پیمایشهای ملی دقیق، روشمند و قابل اتکاء را دارد. نتیجه این پیمایشها به جای نظرسنجیهای بیمبنا یا حدس و گمانهای بی اساس، باید معیار سنجش اقبال عمومی باشد.
✍️
محمدمهدی حسین زاده، همکار علمی هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)
🗳️
#جمهور_چهاردهم
✅ هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)
➖➖➖➖➖➖
🌐
cpmstudy.ir
🆔
@cpmstudy_ir