🔸این بیعدالتی اجتماعی خروجیاش را در حوادث پاییز سال 1401 به عینه میتوان دید، جایی که بچه مایهدارهای غیرانتفاعی رفته به ضرب کلاس کنکور و خرید سوالات کنکور وارد دانشگاههای نمره یک کشور شدند، خشتک پاره کرده و تمام حیثیت کشور را بر باد دادند. یکی از دلایلی که در دانشگاههای نمره دو و سه کشور حوادث تلخ کمتری روی داد، ناشی از این بود که این طیف پولدارِ غیرانتفاعی رفته در آنجا کمتر حضور داشتند. این جماعت در همان مدرسهای که درس میخوانند با مبانی دشمنی با نظام آشنا شده و به دلیل نظارتی که بر این مدارس وجود ندارد، میتوانند دشمنان بالقوهای را تحویل دهند.
🔸اینکه بارها نوشتم بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی است ناشی از وجود چنین تصمیمات شاذ و بنیانافکنی است که توسط مقامات دولتهای قبل در راستای توسعه مدارس غیرانتفاعی گرفته شد و هنوز هم به صورت قارچگونه در سراسر کشور در حال نمایان شدن هستند. متاسفانه این درک و فهم تاکنون در میان مسوولان عالی کشور وجود نداشته که افساری بر دهان مدارس غیرانتفاعی زده و آنها را محدود کرده و یا نظارت را بر آن به شکلی گسترش دهند که بچه را در همان سنین کودکی با مبانی دشمنی با کشور آشنا نکنند.
🔸تا زمانی که خود مسوولان کشوری به خود نیامده و بچهها و نوههایشان را به مدارس دولتی عادی نفرستند، نه سطح این مدارس رشد خواهد کرد، نه کسی به معلمان توجهی میکند و نه جامعه در آینده شکل و شمایل درستی بر اساس عادات اجتماعی و سنتهای تاریخی و خواستهای فرهنگی کشورمان خواهند گرفت. در گام اول دولت باید همه مجریان خود را مجبور کند تا بچههایشان را به مدارس دولتی بفرستند و خود همین مساله باعث توجه بیش از پیش به افزایش سطح مدارس دولتی خواهد شد. افزایش کیفیت مدارس دولتی باعث میشود که استقبال به خودی خود از مدارس غیرانتفاعی کم شده و بساط این مافیای پول و نمره و مدرک یک بار برای همیشه به پایان برسد.
🔸در کنار مدارس غیرانتفاعی باید بساط کلاسهای کنکور و موسسات آموزشی هم جمع شود. میدانم که این موسسات سهامداران قدرتمندی در ساختار دولت و حکومت دارند، همانهایی که تا به امروز مانع از حذف کنکور در کشور شدهاند کسانی هستند که از این درآمد هنگفت چند هزار میلیاردی سود سرشاری میبرند. ورود به دانشگاههای نمره یک کشور که باید مدیران و مسوولان، متخصصان و دانشمندان آینده ایران را در خود تربیت کند از این مسیر، جز منهدم کردن ریشهای همه دارایی میهنمان که همان سرمایه انسانی کارآمد، دلسوز، مبادی آداب، متقی و به ویه متخصص باشد نخواهد بود.
🔸گناه این همه این مسائل و مشکلات بر عهده نهاد دولت و به ویژه نهاد قانونگذاری است. به عنوان یک پدر، فرزندم را در مدرسه دولتی ثبتنام کردهام در حالی که مدارس غیرانتفاعی متعددی دراین چند سال پیشنهاد شدند. دلیلش هم این بود که دوست داشتم به عنوان یک شهروند متوسط به پایین، فرزندم با افرادی که هم اندازه خودش و حتی پایینتر هستند بزرگ شود. این علاوه بر این مساله بود که از فضای پر از حاشیه برخی مدارس غیرانتفاعی هم خوشم نمیآمد چرا که از همان ابتدا کودک را با فرهنگ بیگانه و غربی آشنا کرده و به شکلی با او رفتار میکنند که از ایرانی بودن خودش هم بیزار میشود!!
🔸اینکه معاون امور متوسطه وزارت آموزش و پرورش وعده گسترش مدارس دولتی را داده، خبر خوبی است و میتواند نویدبخش روزهای خوبی در آموزش و پرورش کشور باشد. این گسترش البته بایدهایی دارد که شاید مهمترین آن، کیفیت این مدارس است. سطح آموزش در این مدارس باید به گونهای باشد که والدین هیچ دلنگرانی از آموزش فرزند خود نداشته باشند و نخواهند دوباره معلم خصوصی بگیرند، چرا که به جای معلم خصوصی، فرزند خود را از همان ابتدا به مدرسه خصوصی میفرستادند. گسترش باید در کنار تقویت و مهمتر از همه رسیدگی ویژه به معلمها و در نهایت نیز تغییر کتب درسی باشد.
🔸یکی دیگر از مسائلی که باید به آن توجه و دقت لازم را داشت، تغییر اساسی در کتب درسی به ویژه در پایه اول است. متاسفانه گروهی از نویسندگان به شدت ضدایرانی در طول این سالها آرام آرام مظاهر میهندوستی، خدمت به کشور، تاریخ ایران و سرگذشت غمبار و پر از عبرت آن را حذف کردند تا دانشآموز نیازهای تاریخی خود را منابعی دیگر به دست بیاورد. تا زمانی که این گروه از نویسندگان و طراحان به باور من «بیمار» در خیابان ایرانشهر پلاس هستند، حتی اگر مدارش را به پیشرفتهترین سیستمها هم مجهز کنید، آب در هاون کوبیدهاید.
@syriankhabar