#دعوت_به_بهشت 65 ؛ شیوه تشویق و تنبیه 1
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما والدین و معلمان عزیز
موضوع صحبت ما شیوههای دعوت کودک و نوجوان به نماز بود. این جلسه میخواهیم شیوه تشویق و تنبیه را دوره کنیم.
آقا امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر فرمودند: « لَا یكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِیءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ » نیکوکار و بدکار، با نماز و بینماز نباید در نظر تو یکسان باشند که اگر این کار را انجام دادیم نیکوکار به انجام خوبیش ـ مثل نماز ـ بیرغبت میشود و بدکار به انجام بدی خود مصممتر میشود. [1]
پس مدیران محترم مدارس حتماً باید برای نمازگزاران مدرسه امتیازات و تشویقهایی را قرار بدهند.
باز امیرالمؤمنین علیه السلام فرموند: « اُزْجُرِ الْمُسِىءَ بِثَوابِ الْمُحْسِن» [2] تنبیه کن بدکار را با تشویقی که از نیکوکار انجام میدهی.
تشویق هر اقدامی هست که حسّ خوشایندی در کودک و نوجوان ما ایجاد میکند و تنبیه هر اقدامی هست که حال کودک و نوجوان ما را ناخوش می کند.
برای اجرای درست این شیوه باید این نکات را در ذهن داشته باشیم.
یک. تشویق رحمت است و تنبیه غضب.
یکی از اسامی خدا این است : « یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ» [3] ای کسی که رحمت و تشویق او بر تنبیه و غضبش مقدم میشود سبقت میگیرد.
پس ما از تشویق شروع میکنیم اگر نتیجه نداد از تنبیه استفاده میکنیم.
دو. تشویق سبب میشود کودک ما نماز را از روی محبت بخواند و تنبیه باعث میشود از روی ترس بخواند .
آقا امام صادق علیه السلام فرمودند: « الحُبُّ أفضَلُ مِنَ الخَوفِ» [4] عشق و محبت بهتر از ترس است. پس اولویت اول ما تشویق هست نه تنبیه.
سه. والدین و معلمان باید در تنبیه و تشویق هماهنگ باشند که در غیر این صورت اثر تنبیه، خنثی شده یا کاهش داده می شود.
مثلا! اگر فرزندی هر روز نماز صبحش قضا میشود و یکی از والدین به او اَخم کند که یک نوع تنبیه است اما دیگری بیخیال باشد یا به آن فرزند بگوید : «خودت را به ناراحت نکن چون نماز چیز مهمی نیست»
اگر معلمی به روی نمازگزاران لبخند بزند یا برای آنها جایزه قرار بده اما معلم دیگر بگوید کار مهمی که نیست یا شبهه نمازی را مطرح کند، اثر آن تشویق کاهش پیدا می کند.
چهار. پدر و مادران عزیز! دقت کنیم اگر فرزند ما نماز را خودجوش و با اشتیاق و بدون توقع میخواند و ما مدام او را تشویق کنیم و برایش هدیه و جایزه بخریم توقع او را بالا بردیم و انگیزهی او را خراب کردیم.
[1] (نهج البلاغه، نامه 53)
[2] نهج البلاغه، حکمت 177.
[3] مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر، قسمت 19.
[4] الكافی، ج8، ص: 129.