مقتل عشق
❣ خلیل در شش ماهگی دچار بیماری فلج اطفال شد و فلج شد. هر چه دوا و دکتر بردیم فایده نداشت و جوابمان کردند. یک سال گذشت.
روز عاشورا بود.برایمان برنج نذری اوردند.گفتم:خدایا به حق اباعبدالله الحسین مرا شرمنده قوم خویش نکن تا انقدر به من سرکوفت نزنند. خدا به برکت این برنج بچه ام بلند شود و بایستد!
برنج را در دهان خلیل گذاشتم. دیدم بلند شد و ایستاد. بعد از سه روز هم راه افتاد. بردمش دکتر. گفت خانم فقط معجزه می تواند بچه شما را خوب کرده باشد!
خلیل پسر باهوش و درس خوانی بود.تا کلاس یازده خواند, کنارش هم برای کمک خرجی خانه کار می کرد.
خیلی اصرار می کرد با بسیج به جبهه برود, مانعش شدم. وقت سربازی اش شد. برایش پرونده پزشکی تشکیل دادیم و معافیت گرفتیم. اما پرونده را کناری انداخت و گفت الان کشور به سرباز احتیاج دارد.
بار اخری که می رفت, یک عکسش را بزرگ کرد و گذاشت توی طاقچه. گفت مادر من شهید می شوم, این هم برای بعد شهادتم.
گفتم: مادر این حرف را نزن من با بدبختی و بدون پدر تو را بزرگ کردم!
رفت. محل خدمتش جبهه مهران بود. روز عاشورا با دوستانش رفته بودند ایستگاه صلواتی, انجا با هم شله زرد نذری امام حسین(ع) را می گیرند و می خورند. خلیل غذای امام حسین را که می خورد می گوید من دیگه شهید می شم!
از انجا که خارج می شوند, خمپاره ای می اید و خلیل با ترکش ان شهید می شود!
(مادر شهید)
🏴
#آزادگان_عالم_در_خیمه_حسین_اند
#زن
#عفت
#افتخار
#دانش_آموز_انقلابی
#با_بصیرت_ولایتمدار
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••
@dabirestanfatemehzahra
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈