"یادت باشد"♡
-
میگفت : وقتۍ میرم سوریہ بھت زنگ بزنم📲 ، بقیہ هم هستن! چجوری بگم دوستٺ دارم؟ بقیه کھ می شنون من از خجالت آب میشم بگم دوستت دارم!):🤦♂
+ بهحمید گفتم : پشت گوشے📲 بگو یادت باشہ(:♡♥️
خوشش آمده بود پله هارا کہ می رفٺ پایین بلند بلند می گفت : " فرزانہ یادت باشه! "♡
مَن هم لبخند میزدم مۍ گفتم : "یادم هست!"♥️
✍🏻نویسنده: رسول ملاحسنی
▫️ناشر:شهید کاظمی
▫️قالب کتاب:زندگینامه داستانی
📖تعداد صفحات:۳۶۲ صفحه
#پیشنهاد_کتاب