❇️
کتمان سر ٨ (ادامۀ شرح حال و خاطراتی از عارف و عالم ربانی آیتالله میرزا علی اکبر مرندی)
✍️ فرزند ارشد آقا میفرمود: «ایشان پس از مراجعتشان از نجف اشرف به ایران و سکونت در مرند، چند سال بعد تصمیم گرفتند مدتی در تبریز اقامت گزینند. منزلی در یکی از محلههای شهر اجاره کردند. در نزدیکی منزلشان مسجد کوچکی بود که گنجایش تعداد اندکی از نمازگزاران را داشت.
🔹در آن منطقه به ندرت یافت میشد که عالمی برای طلاب محترم لمعه تدریس کند. آقا با کتمان کامل مقام علمی خود، تصمیم میگیرند که این درس طلبگی را در همان مکان مقدس تدریس کنند.
🔸فضای غالب، به لحاظ پر محتوا بودن توضیحات درس و نحوۀ ارائۀ آن، فضائی آکنده از شوق و جاذبه بود، حضور پر رنگ طلاب از یک طرف و محدودیت فضای مسجد از طرف دیگر، موجب تغییرمکان تعلیم و تربیت شد. ولی تجمع بیش از پیش طلاب، این مکان را نیز تنگتر کرد.
🔹ایشان قبل از این که دوباره به تغییر مکان فکر کنند تصمیم میگیرند تبریز را به مقصد زادگاه خودشان مرند، ترک کنند؛ زیرا شدیداً نگران انتشار آوازه و شهرت احتمالی بودند، لذا بعد از مدتی به شهر خود عزیمت و در همان جا ساکن میشوند.
🔸یکی از شاگردان والا مقام آقا، حضرت حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج میرزا رضا فقهی قدس سره الشریف، که مورد احترام عمیق معظم له بود، میفرمود: «روزی آقا به من فرمود اگر مایل باشید من و شما لمعه را مباحثه کنیم ......
✅برشی از نشریه علمی-ترویجی «فلاح»
(ماهنامه مرداد١۴٠١)
https://eitaa.com/daftaremarefat