http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohsen ⭕️ غدیریّه غدیر برکه نه بل بحر بی کران خوانَش امیر خوانده علی را خدای سبحانش به امر حضرت الله به آیه تبلیغ گرفت دست علی را نبی به دستانش بگفت هر که مرا مقتدا و مولا خواند علیست رهبر و مولا، امیر و سلطانش غدیر تکملۀ بعثت رسول خداست رسیده اصل نبوّت به خط پایانش ادامه ره پیغمبران به روز غدیر بیا به خطبه احمد ببین و فرمانش 🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃 هر آن‌کسی که ز بحر غدیر دور افتد بنوشد آب جهان گر، نگر تو عطشانش علی وصیّ نبی و علی خلیفۀ اوست علی برادر احمد، علی بود جانش غدیر نقطۀ اتمام حجت است فقط وگر نه گفته پیمبر بسی به دورانش که بعد من ولی‌امر مرتضی باشد نه آن‌کسی است که شیطان بَرَد به میدانش ز فتنه های سقیفه نجات هر مؤمن در این بود که کند اقتدا به سلمانش 🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃 هر آنکه دوست بفهمد ز واژۀ مولا دوباره غور کند در دلیل و برهانش ز دوست خواندن مولا به آیه اکمال چه حاجت است که نازل نموده رحمانش دوبار «بَخِِ» و معنای دوست باشد عجیب عجب تر آن که دراز است دست لرزانش برای آن که گذارد به دست حیدر دست ولو که در دل او کرده فتنه حیرانش 🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃 گرفتم آنکه بود دوست معنی مولا چرا عمل ننمودند خیل عدوانش مگر نکرده خدا دوستی او واجب مگر نگفته مکن دشمنی، مرنجانش چرا کشیده گروهی صف از برای ستیز چرا ز بعد نبی شد ستم فراوانش اگر که دشمنی‌اش بود واجب، این همه ظلم نمی‌نمود ستمگر، به او و اعوانش 🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃 به دشمنان علی دشمنم قسم به علی منم محّب علی جان من به قربانش اگر محّب علی ارزنی ز حُبش را کند به شاهی عوض، داده‌است ارزانش هزار تاج شهی ارزشش بود کمتر نه از ردای علی، بل ز کفش دربانش فقیه و عالم و عارف به عرصه محشر خوردند غبطه به جاروکشان ایوانش به مدح او بسُراید اگر کسی بیتی کند عطا صله، بیتی به باغ رضوانش به «محسنی» به حق محسنت علی نظری غلام قنبر خود از ره کرم دانش 🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃🌼🌹🍃 شعر از: