💠ابهامات «سند الگوی پیشرفت » (بخش اول) 🖋محمدتقی سهرابی‌فر ⬅️آنچه در چهلمین سال انقلاب اسلامی به عنوان «سند الگوی اسلامی-ایرانی » ارائه شد درجه و اعتبار نهادهای فکریِ نظام اسلامی را به نمایش می‌گذارد از این‌رو دقت و شفافیت در آن امری اجتناب‌ناپذیر است. بنده با توجه به اهمیتِ موضوع نکاتی چند از جمله برخی ابهامات را عرض می‌کنم: ♦️کلیات 🔸1. «پیشرفت» به عنوان یکی از کلیدواژه‌های این سند، تعریف نشده است. مسلم است که منظور از آن با پیشرفت و توسعه دنیای غرب متفاوت است. 🔸2. با توجه به متفاوت بودن معنای «پیشرفت» در این سند، بیان این نکته که در سال 1444 جزءِ چند کشور پیشرفته آسیا و جهان می‌شویم، مبهم خواهد شد. 🔸3. یکی از ویژگی‌های سندِ قوی و پویا آن است که بسته و تمام شده نباشد، یعنی خود امکان تغییر و به‌روز شدن را در خود داشته باشد. این امکان در بندهایِ سند دیده نمی‌شود. 🔸4. «در سال ۱۴۴۴ هجری شمسی مردم ایران دین‌دار، عموماً پیرو قرآن کریم، سنت پیامبر (ص) و اهل‌بیت (ع) ....» برنامه‌هایی که یک طرفش مربوط به اراده و تلاشِ آحادِ انسان‌ها و طرف دیگر آن وابسته به مقدار لطف و تفضل الهی است، برای به نتیجه رسیدن آن‌ها نمی‌توان زمان تعیین کرد طبق صریح قرآن هدایت انسان‌ها حتی در اختیار شخص پیامبر (ص) نیست و هدایت تنها به‌وسیله خداوند متعال با لحاظِ نوعِ تلاشِ انسان و ... صورت می‌گیرد. آنچه در اختیار حاکمان و مسئولان است زمینه‌سازی است اما اینکه این زمینه‌سازی در چه تعداد از انسان‌ها و در چه مدت زمانی مثمر ثمر واقع شود، معلوم نیست. باید توجه داشته باشیم که انسان‌ها رکن اصلی این آرمان هستند و باور و ایمانِ آنها امری درونی است و لذا صرفِ تصمیم و تصویب مسئولان تنها به دوگانگیِ ظاهر و باطنِ انسان‌ها منجر می‌شود. باید میانِ رساندنِ انسان‌ها به این چارچوب با رسیدنِ آنها به این مرحله تفکیک قائل شد. ♦️مبانی انسان‌شناختی اساسی‌ترین شرط برای رسیدن به آرمان‌هایِ والا تحول واقعی انسان‌هاست و هیچ تئوری و نظریه‌ای هر چقدر متقن و محکم نمی‌تواند جایِ تحولِ انسان‌ها را پر کند. به همین دلیل آموزه‌های دینی نیز بیشترین تأکید را بر تهذیب و تعلیم انسان‌ها می‌کنند. ما انسان‌ها بهترین سند(قرآن) را در اختیار داریم اما انسان‌های ناصالح با استناد به همین قرآن، بزرگ‌ترین جنایت‌ها را مرتکب می‌شوند. با توجه به این، نکاتی درباره مبانی انسان شناختیِ سند عرض می‌شود:  🔸1. عبارت «هدف از آفرینش انسان، معرفت و عبادت پروردگار و در پرتو آن، دستیابی به مقام قرب و خلیفه‌اللهی است» دقیق نیست بالاخره هدف نهایی معرفت، عبادت، عبودیت و یا خلافت است؟ از نظر نگارنده، قرآن و سیره نبوی(ص) و ائمه(ع) گواهند بر اینکه نه مطلقِ معرفت و نه مطلقِ عبادت هیچ‌کدام هدف نهایی نبوده است اینکه رسول اکرم(ص) در معراج در بالاترین درجه قرب و معرفت قرار می‌گیرد اما جهت اجرایِ دستور رسالت به جامعه بت‌زده و شرک‌آلود برمی‌گردد و اینکه بسیاری از عبادت‌ها مورد نهیِ معصومان(ع) قرار می‌گیرد، نشان می‌دهد هدف نهایی معرفت از طریق عبودیت و بندگی است و شاید همین نکته(طریقیّتِ عبودیت برای معرفت) وجه فارق میان عرفان اسلامی با دیگر عرفان‌هاست. 🔸2. آیا همه انسان‌ها می‌توانند به مرتبه نهایی کمال نائل شوند؟ طبق برخی از ادله و آرا پاسخ منفی است. طبق برخی نظرات انسان‌ها علاوه بر تفاوت‌هایِ پسینی، تفاوت‌های پیشاخلقت نیز دارند و زمینه رسیدن به کمال نهایی برای همه در همه ساحات فراهم نیست.  🔸3. مباحث «مبانی انسان‌شناختی» به برخی از امور مهم نپرداخته است از جمله اینکه: ـ انسان‌ها ضمن اشتراک در فطرت اولیه، در نتیجه اختیار، تربیت، محیط و.... ماهیت‌های متفاوت پیدا می‌کنند. ـ انسان‌ها همه عوالم موجود در جهان هستی (غیب، شهود) را در خود دارند. از این‌رو دیدگاه‌های آنان با توجه به جایگاهی که در آن قرار گرفته‌اند متفاوت است. ـ انسان‌ها به ویژه در دوران معاصر در نتیجه اختیار، عقل و کرامت از هرگونه جبر و تحمیل بیزارند تا جایی که حتی نسبت به آنچه باور دارند اگر احساس جبر و تحمیل بکنند موضع تدافعی می‌گیرند. تحمیل ولو با انگیزه‌های الهی انسان‌ها را از اهداف متعالی دور می‌کند. 🔸4. در عبارت «تمدن‌سازی و پیشرفت اسلامی افزون بر تکیه بر اصول، ارزش‌ها و تعالیم اسلامی، مبتنی بر عقل و دانش بشری نیز هست» به‌طور غیر مستقیم عقل بیرون از تعالیم اسلامی شمرده شده است، در حالی‌که دست‌آوردِ عقل قطعی جزءِ تعالیم اسلامی است. 🔸5. با توجه به اینکه زیربنایِ اصلیِ این سند به اصلاحِ علمی و عملیِ انسان برمیگردد و با توجه به اینکه روزبه‌روز از مقدارِ تأثیرگذاریِ نهادهایِ آموزشی و تربیتیِ معمول مانند آموزش و پرورش، کاسته می‌شود لذا این نوع نهادها نیازمند تدبیری اساسی هستند. در سند حاضر چنین تدبیری دیده نمی شود. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0