مدینه فاضله دامغان
❇️ولایتمداری و اخلاق (۸۶) 🗳انتخابات در اسلام - قسمت سوم - حق انتخاب ✍🏻زهرا صادقی - دبیر جامعه زینب(س
❇️ولایتمداری و اخلاق (۸۷) 🗳انتخابات در اسلام - قسمت سوم - حق انتخاب ✍🏻زهرا صادقی - دبیر جامعه زینب(س) دامغان گفتیم در تاریخ صدر اسلام یکی از چهره های تابلوی منافق شخصی بود بنام "عبدالله ابن ابی" که تمام مذاهب اسلامی او را می شناسند و در قرآن سوره ای مختص او هم داریم بنام سوره منافقین، که آنقدر این حرکت او در گل آلود کردن چشمه زلال اسلام تاثیر منفی داشته است که هر جمعه کماکان باید ائمه جمعه این سوره را در نماز جمعه بخوانند. حالا چرا این یک منافق اینقدر نفاقش بیرون زده که باید مرتبا به مردم گوشزد شود. چون می خواست جامعه را دوقطبی کند و میان امت اسلامی ( مهاجرین وانصار) اختلاف بیاندازد. حالا این فرد بقول معروف راست، راست در مدینه زندگی می کرد تا اینکه مریض شد و موقع جان دادنش بود و گرفتار بیماری شده بود که می خواست او را به کام مرگ بکشاند. پسرش عبدالله آمد نزد رسول خدا حضرت محمد مصطفی ( صلی الله وعلیه وآله ) و گفت ای پیامبر، می شود از پدرم عیادت کنید. پیامبر  قبول کردند و از ایشان عیادت کردند. اینجا پسرش از رسول خدا خواست که برای پدرش استغفار کند. یکی از افراد به رسول خدا ( ص) اعتراض کرد که مگر خداوند نفرمود شما برای منافقین استغفار نکنید، پس چرا استغفار کردید؟ پیامبر خدا فرمود که خداوند نفرمود استغفار نکن، بلکه فرمود اگر استغفار کنید من اجابت نمی کنم. بالاخره این شخص عبدالله ابن ابی مرد. باز عبدالله پسرش آمد و عرضه داشت یا رسول الله تشریف بیاورید و برای پدرم نماز بخوانید. پیامبر قبول کرد و نماز خواند. اینجا بود که آن شخص معترض آمد و عصبانی شد و عبای پیامبر خدا را کشید طوری که گردن ایشان خط افتاد، که چرا بر این شخص نماز خواندی و دعا کردی؟ رسول خدا فرمودند آیا شما شنیدید که من چه دعایی کردم؟ گفت نه. رسول خدا فرمودند پس ساکت شو. می بینیم که رسول خدا چقدر پیچیده و حساب شده عمل می کند و کارش را با ابهام جلو می برد تا قدرت تشخیص مردم بالا برود و قدرت انتخاب آنان امتحان بشود. معلم خوب آن معلمی نیست که همه زوایای دروس را برای بچه ها روشن کند و هیچ ابهامی باقی نماند. آنموقع که دانش آموزان فعالیت ذهنی شان کند می شود و کم کم راکد می مانند. وقتی برای بچه ها نیز سوالاتی پیش می آید نباید از ‌والدین تمام جواب سوالات را بگیرند بلکه تنها بخشی از جواب، آنان را بفکر وامیدارد که نظر خودشان را نیز بدهند و فکر کنند. وقتی پاسخی میدهند، ولو درست نباشد، باید به او بگویند نظر جالبی است، من تا حالا به این وجهش فکر نکرده بودم. روی آن تامل می کنم تا ببینم شما به کجا می رسید. به این شکل قدرت تفکر و اندیشدن پیدا میکند و در نهایت خودش به انتخاب رسیدن را باید تجربه کند. به همین صورت خداوند هدف از خلقتش را خود بودن و خود انتخاب کردن، بیان می کند، نه خوب بودن و خوب شدن. خداوند مصر هست که قدرت تشخیص ما درست بشود نه اینکه صرفا هر کاری را به هر قیمتی خوب انجام بدهیم. اگر می خواست ما هر کاری را خوب انجام بدهیم، فرشتگان را مامور می کرد که مرتبا به ما امر و نهی کنند که این کار خوب است و آن کار بد، درحالیکه آنان فقط ناظر هستند و ما از این ناظران، غافل. قدرت تشخیص در سایه مراقبت از خودمان و ورودی و خروجی های مادی و معنوی مان بوجود می آید که اسمش هست " انتخاب "  تقوی یعنی در برج مراقبت وجودی مان دائما حضور داشته باشیم. دستورات اکیدی در اسلام هست که شما همان چیزهایی که بسادگی با کمی دقت متوجه می شوید که کار درستی هست انجام بدهید آنموقع هست که در کارهای سخت و پیچیده که واقعا قدرت تشخیص آنرا ندارید خداوند مهربان می فرماید من به کمک شما می آیم. ولی ما همیشه اندر خم کارهای ساده می مانیم و کار ساده ای را که براحتی می توانستیم بخوبی و براحتی انجام بدهیم بد عمل می کنیم و آنرا توجیه می کنیم. اینجاست که عقلمان زائل می گردد و در کارهای سخت از یاری خداوند مهربان بی بهره می مانیم یکی از اعمالی که قدرت تشخیص ما را پایین می آورد نداشتن قدرت عذرخواهی از خداوند است که انسانها بشدت از آن محروم هستند و این عمل باعث می شود عقل ما مرتبا زائل شود و ما آسیب ببینیم و قدرت تشخیص ما دچار تزلزل شود. ♠️ دامغان انقلابی ♠️