روزهای اخر پیامبر - ۲ 💠«أَنْ تَخْلُوَ الْمَدِينَةُ مِنْهُمْ...» ❇️ #پیامبر ص می‌خواست کسی از منافقین در مدینه نباشد تا امر ولایت #علی ع تثبیت شود. 🔰حذيفه گويد: پيامبر دربیماری افرادی را كه بر عداوت با علی بن ابی‌طالب بودند و اصرار مى‏‌ورزيدند و گروهى از طلقاى منافق كه نزديک به چهار هزار نفر مى‏‌شدند، جمع كرد و اسامه را بر آنان امير كرد و دستور داد به سمت شام از شهر خارج شوند. ✋🏼گفتند: يا رسول الله! ما تازه از سفر بازگشته‏‌ايم، اجازه بده چند روز كارهاى شخصى را انجام بدهيم. 💢پيغمبر اجازه داد به مقدارى كه كارهاى لازم را انجام دهند در شهر بمانند و از سوى ديگر به اسامه دستور داد در بيرون شهر اردو بزند تا در آنجا منتظر آمدن ديگران بماند و پيغمبر خواست با اين كار مدينه از وجودشان خالى شود و كسى از منافقين در آنجا نماند. ♨️اين گروه همچنان در مدينه مانده و پيامبر بارها دستور خروج مى‏‌داد تا به اسامه ملحق شوند و به سوى محل مأموريت خود حركت كنند. ⚫️در اين موقع، بيمارى پيامبر شدّت يافت؛ وقتى اين امر را مشاهده كردند، به توطئه روى آورده تا از مدينه بيرون نروند. 📚 بحار الأنوار، ج‏۲۸‌، ص۱۰۷