. از تقی زاده طاغوت تا تقی زاده های امروز در زمان مشروطه علما به قدر کافی در صحنه نبودند و نتوانستند اداره کنند. تعداد علمای روشنگرِ آگاهِ انقلابیِ در صحنه که کلاه سرشان نرود، کمتر بود. یک عده هم روشنفکر غرب زده که می‌رفتند سفر، وقتی برمی‌گشتند، می‌گفتند ما پیشرفت میخواهیم، منتها نسخه‌اش، نسخه‌ی غربی است. یعنی باید دین را کنار بگذاریم و وابسته و نوکرِ غرب بشویم. کسانی هم بودند که این افکار را تئوریزه می‌کردند. شما اگر برگردید آثار کسانی مثل آخوندزاده، میرزا مَلکَم خان، طالبوف، آقاخانِ کرمانی و امثال اینها را بخوانید، می‌بینید که چطور فکر مشروطه خواهی از نوع غربی، نه مشروطه از نوع شرعی، را تئوریزه می‌کردند. بعد هم یک کسانی در رده‌ی بعد؛ یعنی تقی‌زاده‌ها، همین تئوری‌ها را در انقلاب مشروطه و در مجلس اول مشروطه، و در قانون اساسی نویسیِ اول خواستند اینها را اجرا و پیاده بکنند. اینها در واقع در دامانِ افکارِ آن دسته‌ی اول تربیت شده بودند، آنها هم همه‌ی حرفهایشان ترجمه بود‌. ترجمه از منابع غربی. استاد حسن رحیم پور ازغدی/گزیده ای از سخنرانی «عبرت های مشروطه، تکرارهای پیچیده» _ ! وارد شوید! 👇 @daneshvadanestan