دانایی مقدمه توانایی(آتش به اختیار)
ما و . دهه1990 عکسی از یک کرکس که منتظر مرگ دخترکی گرسنه برای خوردن جسد او بود، به‌طور گسترده، منتشر شد. این عکس درسال4-1993 هم‌زمان با قحطی سودان توسط کوین کارتر، عکاس خبری اهل آفریقای‌جنوبی، گرفته شد، بعدها برای این "عکسِ شگفت‌انگیز" جایزه پولیتزر را کسب کرد. "اما"، درحالی‌که از کوین کارتر برای "مهارت عکاسی استثنایی"اش در شبکه‌های خبری و تلویزیون درسطح بین‌المللی تمجید می‌شد، ثمره این دستاورد و شهرت تنها چندماه بیش‌تر طول نکشید، زیرا کوین کارتر افسرده شد و خودکشی کرد!! افسردگی کوین کارتر زمانی آغاز شد، که در یکی از مصاحبه‌ها، تماس گیرنده‌ای از او پرسید، برای دخترک چه اتفاقی افتاد؟ کوین به‌سادگی پاسخ داد: "من منتظر نماندم تا بعداز عکس ببینم چه‌اتفاقی می‌افتد، چون باید به پروازم می‌رسیدم. "سپس تماس گیرنده گفت: "من به‌شما می‌گویم که در آن‌روز دوکرکس وجود داشت، که یکی‌شون دوربین داشت." این موضوع که مثل‌خوره به‌جان کارتر افتاده بود، منجر به افسردگی او شد و در نهایت خودکشی کرد. بله، کوین کارتر می‌توانست هنوز زنده باشد و حتی شهرت بیش‌تری داشته باشد، اگر فقط آن دخترک را برداشته و به مرکز تغذیه سازمان ملل متحد که سعی داشت به آن‌جا برسد، برده بود یا حداقل او را به‌جایی امن برده بود.* نتیجه، این‌که، امروزه، متاسفانه، هم‌چنان شاهد این اتفاق در سراسر جهان هستیم. جهانیان کارهای ابلهانه و غیرانسانی، که به زیان دیگران است را جشن می‌گیرند. کوین کارتر می‌توانست دختر را از آن‌جا ببرد، اما او این کار را نکرد. یک موقعیت غیرانسانی، "او زمان برای عکاسی داشت، اما هیچ وقتی برای نجات زندگی دختر نداشت!!" وقتی ما هم ماجراهایی در کنارمان اتفاق می‌افتد و از به‌خطر افتادن و حتی بالاتر رفتن آمار کشتگان واقعه‌ای که صرفا اغراض سیاسی ما را ارضا می‌کند، ناخوداگاه خوشحال می‌شویم، ما نیز از انسانیت خالی و به کرکس دومی در ماجرا تبدیل شده‌ایم، یا درحال شدن هستیم. فاستقم کماامرت _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan