روزهای جنگی-۱۹
آقازادههای حزبالله
.
۲۱مهر:
مهدی قمی و سجاد مدام در پی سوراخی برای رفتن به جبهه جنوباند! سجاد چندماهی در جنگ سوریه بوده، دست به اسلحهشدن مهدی را هم دیدهام، مسلط است.
به شیخظاهر گفتند، جواب رد داد!
گفتم خیال کردید با دادن چهار تا پتو، طرف شما را میبرد خط مقدم؟!
یکی از مسئولان تشکیلات تنظیمی حزب به کمپ آمد. دو روزیست پسرش در جنوب شهید شده. همه بغلش کردند. خم به ابرو نیاورد.
پسر شیخظاهر هم از جبهه آمده. متولد ایران است.
اینجا با هر ردهای از حزب همکلام میشوی، یکنفر از اهل خانهاش در جبهه هست. اینجا آقازدهها و دامادها همه در خط مقدماند. همین چیزها، حزب را در لبنان محبوب کرده.
اینجا گاه، رهبران و فرماندهان با کل خانواده ترور میشوند؛ از سیدعباس اولین دبیرکل حزب گرفته تا همین فرماندهان اخیر. آقازادهها از نوجوانی وارد سازمان رزم حزب میشوند، در چشم نیستند و بعد از شهادت شهره میشوند.
«مقاومت» شعار و لقلقه زبان رهبران حزب در سخنرانیها و سمینارها نیست. از داخل خانه و از فرزندان خودشان شروع میکنند. این رسم را سیدحسن بناکرد؛
سال ۱۹۹۷ سه نیروی حزب پس از حمله به صهیونیستها در عملیات جبل الرفیع بهشهادت رسیدند. تلویزیون اسراییل بیخبر از هویت آنها فیلم اجسادشان را پخش کرد. بلافاصله مشخص شد یکی از آنها سیدمحمدهادی فرزند دبیرکل حزب است.
سیدحسن و همسرش گفتند تنها در صورت بازگشت دیگر اسرا و پیکرهای شهدای لبنانی حاضر به دریافت پیکر هادی هستند. سال بعد، پیکر به همراه بسیاری از شهدا طی عملیات تبادل به لبنان برگشت.
سیدحسن در میان مقامات لبنانی اولین فردی بود که فرزندش در راه آزادی لبنان را از دست داد. همین او را محبوب قلبهای نه فقط شیعیان، بلکه مسیحیان و اهل سنت کرد. عماد مغنیه نیز همین راه پیمود، با شهادت پسرش جهاد مغنیه.
براستی که تسخیر قلبها با عمل بدست میآید نه با شعار و گندهگویی.
سید حسن میگفت:
«ما فرزندانمان را برای آینده نگه نمیداریم، به خط مقدم جنگ با اسراییل میفرستیم.»
مگر میشود این ملت را شکست داد؟!
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan