بسم الله الرحمن الرحیم
* یادداشت سی و پنجم *
دفاع فاطمه از امیرالمؤمنین
در اوج غربت و مظلومیت امیرالمؤمنین تنها نسیم فرح بخشی که در آن غربت و تنهایی می وزید و جان پیامبر را می نواخت، حضور مهربانانه و مجاهدانه فاطمه در کنار امیرالمؤمنین بود.
اگر یک روزی فاطمه با دست های کوچک خود گرد و خاک از صورت پدر پاک می کرد و مادرانه به او محبت می کرد تا اُمِّ ابیها باشد. روز دیگر در اوج نامردی ها یکه و تنها در کنار امام خود مردانه ایستاد تا سند حقانیت و مظلومیت امیرالمؤمنین باشد.
فاطمه در سیاه ترین روز های مدینه یار و یاور مظلوم تاریخ بود همچنان که خدیجه در تاریکترین روز های مکه یار و یاور پیامبر بود.
وقتی که علی را کشان کشان به مسجد میبردند فاطمه بی هوش روی زمین افتاده بود. وقتی به هوش آمد و متوجه شد که علی را به مسجد برده اند. خودش را به سختی به مسجد رساند . تا به علی بگوید که او تنها نیست. تا به امام و پیشوای خود بگوید: یا علی اگر تمام دنیا در مقابل توبایستد من درکنار تو خواهم ایستاد.
آمدهاست تا بگوید هرگز با آنان بیعت نکن. و آمده است تا بگوید. . . .
آمد و علی مظلوم را نجات داد و دست او را گرفت و به خانه برد الله اکبر این بانو کیست که دست ید الله را می گیرد و به سلامت به خانه می برد...
ادامه دارد
✍حجت الاسلام حاج ابراهبم اسدی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
#وعده_صادق_سه
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan