- دوستیهای خالهخرسه!
زمانی که «هاشمی رفسنجانی» رییسجمهور ایران بود، تحول بزرگی را کوشید در استان و شهر زادگاهش رقم بزند؛ هفتباغ علوی، سد هلیلرود، توسعهٔ بیسابقهٔ کشتزارهای پسته در رفسنجان و در نهایت تغییر نظام آبشناختی استان که منجر به نابودی جازموریان شد.
سپس نوبت به «سید محمد خاتمی» رسید تا طرح انتقال آب به یزد -استان زادگاهش- را اجرایی کند و بیشترین تعداد صنایع آببر چون سفال، کاشی، آجر، لاستیک و گندولهسازی در یزد استقرار یابد. نتیجه اینکه مردمی که روزی به سختکوشترین مردم ایران مشهور بودند و رمز موفقیتشان قناعت و اتکا به خود بود، حالا از منظر پدافند غیرعامل به طرز رقتباری وابسته شدهاند به لولهٔ آبی که تاکنون ۲۵بار در معرض حمله و تخریب قرار گرفته است!
و اینک که دو رییسجمهور از سمنان داشتهایم، به رغم تفاوتهای آشکار و اختلافنظرهای بنیانی آن دو، در یک مورد همراه هستند: «اجرای طرح انتقال آب از خزر به سمنان!»
بر همین استدلال، شاید خیلیها بگویند: باید روزی رییسجمهوری از خوزستان یا کهگیلویهوبویراحمد داشته باشیم تا غبار محرومیت و مشکلات گوناگون از این دو استان محو شود. اما حقیقت این است که استانهای کرمان، یزد، سمنان، تهران و اصفهان که همواره از بیشترین توجه و وابستگی دولتمردان ذینفوذ برخوردار بودهاند، اینک در شمار بدهکارترین استانها از منظر توان بومشناختی بوده و در مرز ورشکستگی اکولوژیکی قرار دارند.
کاش به جای این دوستیهای خالهخرسهطور، بر بنیاد آموزهها و موازین آمایش سرزمین، کشور را اداره میکردیم تا درمییافتیم استان سمنان به جای آب، به توسعهٔ کسبوکارهای سبز، صنایع تک و تقویت اکوسافاریها، اکولوژها و تولید پول از محل جذابیتهای طبیعت منحصربهفردش نیاز دارد تا سرنوشت تلخ کرمان، اصفهان و یزد را تکرار نکند.
#سال_رونق_تولید
___
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan