🇮🇷🇵🇸 💢 | چرایی آشتی ناپذیری ایران و آمریکا (بخش اول) ◻️◽️▫️ 🔸در روابط بین‌الملل بر نکته‌ای تأکید می‌شود که، هیچ دوستی و دشمنی ثابت و همیشگی نیست. دوستی‌ها می‌تواند به دشمنی و دشمنی‌ها به دوستی تبديل شود. بر اساس این قاعده کسانی در ایران، همواره بر این نکته تأکید نموده‌اند که باید به اختلاف‌ها با آمریکا پایان داده و برای حل مشکلات کشور از طریق گفتگو و مذاکره با این کشور، به یک توافق جامع دست‌یافت.در نقطه مقابل این نگاه و نظریه، دیدگاه دیگری می‌گوید، به دلایلی امکان آشتی بین ایران و امریکا وجود ندارد. در رأس صاحبان این نگاه حضرت امام خمینی رحمةالله علیه قرار دارد. نظر به اهمیت موضوع، باید فراتر از نگاه‌های سیاسی و جناحی، تبیین شود که کدامین نگاه درست و کدامین نگاه نادرست است؟اهمیت این موضوع موقعی بیشتر آشکار می‌شود که دلایل و نقطه‌نظرات هر طرف از منظر منافع ملی موردتوجه قرار گیرد. به‌عنوان نمونه، صاحبان دیدگاه اول می‌گویند باتوجه‌به فشارها و تحریم‌های همه‌جانبه آمریکا بر جمهوری اسلامی، راه پیشرفت بر کشور ایران بسته شده، تنها راه برای پیشرفت کشور، رابطه با آمریکا است. در نقطه مقابل رهبر حکیم انقلاب اسلامی با همان نگاه حضرت امام به آمریکا، بر این نکته تأکید دارند که شرط پیشرفت واقعی ایران، جلو نیامدن آمریکا می‌باشد؛ چرا که آمریکا به‌شدت مخالف پیشرفت ایران است. 🔹با معیار عقلانیت سیاسی و بر اساس شاخص منافع ملی، می‌توان دو دیدگاه را مورد بررسی قرارداد. از منظر مقام معظم رهبری، مکتب امام خمینی رحمه الله علیه، دارای ابعاد سه‌گانه معنویت، عدالت و عقلانیت است. در واقع نگاه امام به آمریکا مبنی بر اینکه، آمریکا شیطان بزرگ است و ما رابطه با آمریکا را برای چه می‌خواهیم؛ مبتنی بر یک استدلال قوی می‌باشد. استدلال امام آن است که در روابط بین‌الملل، هر کشوری از طریق برقراری رابطه با دیگر کشورها، به دنبال تأمین منافع ملی می‌باشد. حضرت امام معتقد بودند، رابطه با امریکا نه‌تنها نفعی برای ملت ایران ندارد؛ بلکه برای کشورمان این رابطه خسارت‌بار خواهد بود. رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حد و اندازه خسارت‌بار بودن این رابطه را برای ایران، با یک مثال تشریح نموده فرمودند؛ این رابطه، رابطه گرگ‌ومیش است!بسیار روشن است که به‌محض نزدیکی گرگ‌ومیش، چه اتفاقی رخ خواهد داد و کدام طرف سود می‌برد و کدام طرف خسارت می‌بیند. این مثال مبتنی بر یک استدلال عقلی بنا شده است. نفع گرگ در درندگی و گرفتن حیات گوسفندان است. حال آمریکا یک کشور دارای خلق‌وخوی استکباری بوده، برای اعمال برتری خود بر دیگران، از هر ابزار و امکانی استفاده می‌کند. آمریکا می‌خواهد قدرت برتر جهان باشد و دیگران را تحت سلطه خود در آورد. رهبران این کشور، با صراحت هرچه تمام، از ایران به‌عنوان یکی از موانع اصلی سر راه سلطه آمریکا بر جهان نام می‌برند. در چنین شرایطی، میان منافع حیاتی و حقوق طبیعی ملت ایران، مانند استقلال سیاسی، عزت ملی و حفظ تمامیت ارضی، با منافع زیاده‌خواهانه و سلطه‌جویانه امریکا تعارض منافع پیش می‌آید. این تعارض منافع هم جنبه تاکتیکی ندارد که از طریق گفتگوی میان دو طرف، قابل‌حل و فصل باشد. ... ادامه دارد... ✍ دکتر یدالله جوانی