مامان داخل اومد: توی حیف نون اسلحه رو از کجا آوردی؟ خوب ... با توام سجاد؟ لازم میشه. تو دقیقا چیکار میکنی توی اون ساختمون لعنتی؟ مامان... ای مرگ بگیری یاامان. نگی میرم از سرهن... خیل خوب فقط بزارید برگشتم ....الان منتظرمن. دستی روی اسلحم کشیدم و مثل همیشه همراه خودم بردمش. مادر نزنی خودتو به کشتن بدیا دق میکنم. خندم گرفت. کوفت...درد بگیری خوبیم بهت نیومده. 🌹 ≈≈≈🍃🌸🍃≈≈≈ 🌱🌹✨ @asheghi_110 🌹🌱🌹🌱✨ ≈≈≈🍃🌸🍃≈≈≈ ✨🌹🌱🌹🌱🌹🌱✨