٤١ انعام آيه ٢٣ ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ‏ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ‏ آن گاه پس از فريفتگي به بتان در پيشگاه حق عذري نيابند جز آنكه از بتان بيزاري جسته و بگويند سوگند بخدا كه هرگز شرك نياورديم تفسير آيه : ١-در آیات قبل گفته شد ظالمترین انسانها مشرکین هستند (ان الشرک لظلم عظیم ) ٢-شرک تنها به معنای پرستش بتهای سنگی و چوبی در کنار خداوند نیست ، به میزانی که در زندگي برای دیگران تاثیر استقلالی قائل بوده و آنها را موثر ببینیم ، مشرک شده ایم ٣-تاثیری که مشرکین برای شرکای خود در کنار خداوند تصور می کنند وهم و گمانی بیش نیست (کنتم تزعمون)مشرک تصور می کند که دیگران در زندگی او سهم دارند یا نقش مهمی را ایفا می کنند در حاليكه قرآن صراحتا اعلام می کند شما همیشه تصور می کردید اگر فلانی و فلاني در زندگی نباشد مشکلات حل نمی شود. ٤-ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ بکار بردن کلمه فتنه در اينجا شاید زمانی است که انسان نمي تواند هیچ چاره جویی داشته باشد و یه معنای معذرت خواهی گرفته اند. ٥-انسان مفتون معبود خویش می شود حال اگر معبود را اشتباه انتخاب کرده باشد خطر جدی او را تهدید می کند زیرا دل و دین خود را در راه آن می دهد. ٦-ضرورت شناخت معبود حقیقی این است که گاه مشاهده می شود انسانی دل و دین را در راه محبت فرزند یا مال یا مقام از دست داده است. ٧-انسان مشرک به خداوند دو دروغ اساسی می گوید (وَ اللَّهِ رَبِّنا)( ما كُنَّا مُشْرِكِينَ) به خدا قسم که فقط خداوند رب و مربی ماست و دوم اینکه ماهرگز مشرک نبودیم   ٨-" ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ ..." بعضى‏ها گفته‏اند: مقصود از" فتنه" جواب است، يعنى جوابى ندارند مگر اينكه به خدا سوگند ياد كنند كه ما در دنيا مشرك نبوديم. ٩- تفاسير روايي مي گويند: آنها ادعا می کنند که ما در ولایت امیر المومنین کسی را در اين مقام با او شریک نمی دانیم. ١٠-بعضى ديگر گفته‏اند: در كلام چيزى مضاف بر كلمه" فتنه" بوده و حذف شده، و تقدير آن چنين بوده:" ثم لم تكن عاقبة فتنتهم- سرانجام مفتونى و شيفتگيشان نسبت به بت‏ها اين شد كه بگويند ........ ١١-امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «فتنه» در «لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ»، معذرت‏خواهى مشركان مى‏باشد. صحنه قیامت جایی برای دروغگویی نیست اما به دلیل اینکه در آنجا ملکات انسانها بروز می کند، دروغگویی دروغگوها که ملکه آنان شده بود ترک نشده و باز هم تکرار می شود. ١٢-مشرک در قیامت دروغ مضاعف می گوید زیرا نگفتند(و مالنا ان لا نشرک باالله)اصلا معنا ندارد که ما شریکی برای خدا قائل شویم به جای این جمله می گویند وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ‏(ما هرگز مشرک نبودیم ) ١٤-حضرت على عليه السلام در ذيل آيه در حديثى مى‏فرمايد: بعد از اين دروغ، بر لبشان مهر زده مى‏شود و ساير اعضاى آنان، حقّ را بازگو مى‏كنند. ١٥-احتمال دیگری که برای بعضی وجود دارد این است که اعتقادات آنان غلط یا فاسد شده است و در طول عمر خود متوجه نیستند که با این اعتقادات غلط، عمر خود را سپری کرده اند واینک هم باور ندارند که مشرک هستند اعتقادات نیز مانند بسیاری از موارد دیگر در زندگی انسان فاسد شدنی است و باید برای تازه نگاه داشتن و جلوگیری از هر گونه فساد احتمالی مرتبا آن اعتقاد را در محضر امام زمانمان عرضه کنیم تا سلامتی آن حفظ شود (در زیارت آل یاسین اعنقادات حقه ما به امام زمانمان عرضه می شود ) ١٦-امام صادق عليه السلام فرمود: روز قيامت خداوند آن چنان عفو و بخشش مى‏كند كه به ذهن هيچ كس خطور نمى‏كند، تا آن اندازه كه مشركان نيز مى‏گويند: ما مشرك نبوديم، (تا مشمول عفو الهى شوند). ١٧-شاید یکی از دلایل  توصیه های دینی ما به تکرار تلاوت سوره قدر و سوره توحید و ذکر لااله الا الله نیزضرورت تازه نگاه داشتن و تکرار باور توحیدی در انسان است توحید فقط در عبادت جلوه گری نمی کند ممکن است انسانی در عبادت، فقط خدا را عبادت کند اما در رزاقیت و یا سایر صفات الهی قائل به تاثیر مستقل برای دیگران باشد که این نیز شرک به حساب می آید. ١٨-به میزانی که ظلمت و تاريكي ظلم ها از مسیر زندگی انسان زدوده شود بیشتر متوجه این مسئله خواهد شد که تنها یک مربی حقیقی در زندگی وجود دارد که مسیر اصلی زندگی را به او نشان می دهد و از بیراهه رفتن ها و هدر دادن سرمایه عمر جلو گیری می نماید  پس با آگاهی موحد مانده و از خطر ابتلاء به شرک خود را دور نگه می دارد  و به هیچ کس اجازه نمی دهد حتی به اندازه درصد کوچکی جای پروردگار را در زندگی او داشته باشد. ١٩-ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ عاقبت کفر که با آن به فتنه افتادند این بود از شریکانی که برای خداوند قائل شده بودند اعلام برائت می کردند در حالیکه در گذشته نسبت به آنها تعصب داشتند صحن