# شيخ_جعفر_مجتهدي 💠 *گلایه به حضرت معصومه سلام‌الله علیها* ✍🏼 خطیب شهیر و توانا، جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج سید حسین هاشمی‌نژاد نقل کردند: اینجانب از سال ۱۳۶۱ با عارف بالله حضرت جعفر آقای مجتهدی آشنا شدم. 🍃◻️ شروع این آشنایی بدین گونه بود که بنده مکرر در قم به منزل ایشان که نزدیک پل آهنچی قرار داشت می‌رفتم؛ اما هر بار اشخاصی که در پشت درب منزل می‌آمدند، می‌گفتند: «حال ایشان خوب نیست» و از پذیرفتن من عذرخواهی می‌کردند. 🔹 *این مساله که ایشان مرا نمی‌پذیرفتند، برایم بسیار دشوار بود؛* اما می‌دانستم این کار برای تربیت نفسم مفید است؛ 🍃◻️ تا این که یک مرتبه هنگام باز گشت از درب منزل ایشان به ابتدای کوچه که رسیدم، چشمانم به گنبد طلای حضرت معصومه افتاد و با دلی شکسته خطاب به بی بی عرض کردم: «ایشان که از اولیای خدا هستند و جزو موالیان؛ اما من سید هستم و از خانوادۀ شما، از ایشان به شما گلایه می‌کنم و دیگر به منزلشان نخواهم رفت.» 🔹 ولی روز بعد پس از پایان درس، ناگهان سر عجیبی مرا به طرف منزل آقای مجتهدی کشاند. از همان جا به طرف خانۀ ایشان رفتم و زنگ منزل را به صدا درآوردم، اما *این بار بر خلاف دفعات قبل، باز کردن درب طول کشید و بعد از لحظاتی درب آرام باز شد و سیمای ملکوتی ایشان از شکاف درب نمایان شد. مرا مورد نوازش و محبت گرم خود قرار داد* و فرمود: 🍃◻️ «ببخشید بنده حالم خوب نیست و مریض هستم.» سپس جمله‌ای فرمود که متوجه شدم از گلایۀ دیروز من به بی بی مطلع‌اند. آن‌گاه فرمود: *«از این پس هر گاه به اینجا تشریف بیاورید، باز نخواهید گشت و درب این خانه به روی شما باز است.»* سپس به اشخاصی که آنجا خدمت می‌کردند فرمود: آقای هاشمی نژاد دیگر نباید از این جا برگردند.» 🔹 *و از آن تاریخ به یاد ندارم که به منزل ایشان رفته باشم و ناامید بازگشته باشم و این به برکت توسل به بی بی حضرت معصومه و عنایت ایشان به حقیر بوده است.* 📔 ج۳، ص ۱۷۱ 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏🌐 emamraoof.com