🔆 *«هَلْ إِلَيْكَ يَا بْنَ أَحْمَدَ سَبِيلٌ فَتُلْقى‏»* 🔆 *«ای پسر احمد، آیا به‌سوی تو راهی هست تا ملاقات شوی؟»* ✍🏼 نکتۀ مهمی که در این عبارت جلب توجه می‌کند این است که دعاکننده نمی‌گوید «فاَلقیٰ» (تا من تو را ملاقات کنم)، بلکه می‌گوید «فَتُلْقىٰ» )تا تو ملاقات شوی.) *فرق است فعل، مجهول باشد یا معلوم.* وقتی فرد منتظر از فعل مجهول استفاده می‌کند، نشان این است که برای خود وجودی قائل نیست و در برابر امامش به فنا رسیده است. 🔷 بنابراین در این ملاقات، فاعلیتی به خود نسبت نمی‌دهد؛ به همین جهت است که در ماجرای ملاقات بسیاری از تشرف‌یافتگان، ملاحظه می‌کنید که وقتی بر حسب اتفاق، کسی از تشرف آن‌ها مطلع می‌شد، مصرّانه از او می‌خواستند تا زمانی که زنده هستند، موضوع را برای کسی نقل نکند. در واقع نمی‌خواستند خودشان مطرح شوند. 🔷 *آری، راه وصال به حضرت، به فنا رسیدن و خود را ندیدن است! در جادۀ شریعت به سرعت پیش رفتن و فقط جذبۀ دوست را مشاهده کردن.* ✨ *رشته‌ای بر گردنم افکنده دوست می‌کشد آنجا که خاطرخواه اوست* ⬅️ *بنده هرچقدر سالک‌تر باشد، بیشتر به فنا می‌رسد که درطی جادۀ انتظار، این سیر محقق می‌شود.* 🔷 سالک بر این باور است که هر زمان وصالی صورت گیرد، صرفاً با جذبۀ دوست و به کرامت و عنایت اوست. نه برای وجود خود نقشی قائل است، نه برای اعمال و اذکار و عبادات خود. 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی» 🌐 موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام در فضای مجازی: سایت | بله | ایتا | تلگرام