✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ 🔆جمیله و حنظله 🌱حنظله فرزند ابو عامر، همان شبی که صبح آن جنگ اُحد واقع شد، شب عروسی‌اش با جمیله بود. شب، بستگان دو طرف داماد و عروس دعوت شده بودند، از طرفی پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم برای جنگ دستور بسیج عمومی داده بود. 🌱او فکر کرد اگر تن به عروسی بدهد، مورد خشم خدا و پیامبر واقع می‌شود. ازاین‌جهت صبح به حضور پیامبر آمد و یک‌شب را مهلت خواست. 🌱پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم اجازه‌ی یک‌شب را به او داد. او در فکر بود که آیه‌ی سوم سوره‌ی نور نازل شد: اگر مؤمنان واقعی برای امری اجازه خواستند، به آن‌ها اجازه بده! خداوند آمرزنده و مهربان است.(1) 🌱حنظله با اجازه‌ی پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم به خانه بازگشت و آن شب از مهمانان پذیرایی کرد و شب زفاف را سپری نمود. صبح زود قبل از آن‌که غسل جنابت کند، لباس جنگ پوشید و اسلحه‌اش را برداشت و با شتاب از خانه به‌قصد میدان جنگ بیرون آمد. جمیله در همان شب در خواب دیده بود، درهای آسمان باز شد و حنظله به آسمان بالا رفت و درهای بسته شد. ازاین‌رو تعبیر کرد که شوهرش شهید می‌شود. لذا وقت خداحافظی، جمیله چند نفر را حاضر کرد و حنظله به آن‌ها گفت: 🌱شما شاهد باشید که دیشب همسرم با من بوده است، بدانید که اگر من شهید شدم و او به فرزندی حامله شد، کسی حرف نامناسب نزند. سپس به‌سوی میدان رفت و جنگی شایسته نمود؛ اما کافری نیزه‌ای به او زد و او را به شهادت رساند. پس از پایان جنگ پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «حنظله را بین زمین و آسمان دیدم که فرشتگان با آب‌های بهشتی که در ظرف‌هایی طلایی بود، او را غسل دادند.» از این رو معروف به غسل الملائکه (غسل شده از طرف فرشتگان) شد. 🌱جمیله همان شب حامله شد و خداوند فرزندی به نام عبدالله پس از ایام بارداری به او عطا کرد. او هم پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام در جریان لشکرکشی یزید به مدینه* پیکار کرد و به شهادت رسید.(2) 📚1-سوره‌ی نور، آیه‌ی 62 2-زنان مرد آفرین، ص 96 -اسد الغابه، ج 5، ص 41 🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD