🍃🌺🍃🌺🍃
ادامه داستان مباهله
فردا كه شد پيامبر (صلیالله عليه و آله و سلم) آمد در حالی كه دست علی بن ابیطالب (عليهالسلام) را گرفته بود و حسن و حسين (عليهماالسلام) در پيش روی او راه ميرفتند و فاطمه (عليهاالسلام) پشت سرش بود، نصاری نيز بيرون آمدند در حالی كه اسقف آنها پيشاپيششان بود هنگامیکه نگاه كرد، پيامبر (صلیالله عليه و آله و سلم) با آن چند نفر آمدند، درباره آنها سؤال كرد به او گفتند: اين پسر عمو و داماد او و محبوبترين خلق خدا نزد او است و اين دو پسر، فرزندان دختر او از علی (عليهالسلام) هستند و آن بانوی جوان دخترش فاطمه (عليهاالسلام) است كه عزيزترين مردم نزد او، و نزديكترين افراد به قلب او است ...
سيد به اسقف گفت: برای مباهله قدم پيش گذار.
گفت: نه، من مردی را ميبينم كه نسبت به مباهله با كمال جرئت اقدام میكند و من ميترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا يك سال بر ما نميگذرد در حالی كه در تمام دنيا يك نصرانی كه آب بنوشد وجود نداشته باشد.
اسقف به پيامبر اسلام (صلیالله عليه و آله و سلم) عرض كرد: ای ابوالقاسم! ما با تو مباهله نميكنيم بلكه مصالحه ميكنيم، با ما مصالحه كن. پيامبر (صلیالله عليه و آله و سلم) با آنها مصالحه كرد ......
و در روايتی آمده است اسقف مسيحيان به آنها گفت: من صورتهایی را ميبينم كه اگر از خداوند تقاضا كنند كوهها را از جا بركند، چنين خواهد كرد؛ هرگز با آنها مباهله نكنيد كه هلاك خواهيد شد، و يك نصرانی تا روز قيامت بر صفحه زمين نخواهد ماند.
منبع:تفسیر آیه مباهله تفسیر نمونه
((روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روزمباهله پیامبر (ص) با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست.
همچنین در اين روز حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام در حال ركوع انگشتر خود را به سائل داد، و آيه«انّما وليكم اللّه»
در شأن آن حضرت نازل گشت.))
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃