وصیت نامه
به نام خداوند مهربان
خداوند بخشنده ، خداوند رحیم
که این بار هم مرا ببخشید و رحم کرد و نگذاشت جا بمانم فقط خودش می داند چه بر من گذشت. و اما سالها گذشت و بار دیگر بستری فراهم شد بنام مدافعان حرم ، امیدوارم لیاقت مدافع حرم را داشته باشم و به لطف خانم حضرت زینب(س) و خانم حضرت رقیه(س) محبتشان شامل حال این بنده سر پا تقصیر شده باشد و مرا جزء سربازان خودش و حریمش قرار داده باشد و تنها چیزی که برایم مانده بود یعنی جانم را قبول کند و شفاعتم کند.
خداوند را شاکرم و خوشحالم که مرگم را اینگونه رقم زد و تنها خواسته من این بود و از خانواده ام می خواهم که نگران و ناراحت نباشند زیرا می دانم که اینگونه برایم بهتر است و خوشحال ترم ، آنچه که در این دنیا نتوانستم برایتان انجام دهم در آن دنیا جبران میکنم و از همسرم که همیشه مرا تحمل نمود و سنگ صبورم بود تشکر کنم و میخواهم مرا ببخشد و حلالم کند و از تنها دارایی های زندگی من ، پسر و دختر عزیز و بهتر از جانم حمایت کند. دوست تان دارم و مرا حلال کنید ، به خواسته ام احترام بگذارید که من اینگونه دوست داشتم و برایتان بهترین ها را آرزو می کنم.
و اما از دوستان و اقوام و آنهایی که کم و بیش مرا می شناسند از آنها هم می خواهم مرا ببخشند و حلالم کنند ، من از مرگم راضی ام و خوشحالم ، پس جای ناراحتی دعایم کنید که سرباز واقعی امام زمان(عج) باشم. و همه شما را به خدای بزرگ می سپارم و از همه عاجزانه می خواهم دعایم کنید. بعضی از آدم ها خوب زندگی می کنند ولی خوب نمی میرند ، امیدوارم خوب بمیرم.
در طی سال ها زندگی بهترین دوران را در سپاه داشتم و بهترین دوستان را در سپاه انتخاب کردم و بهترین آدم ها در روی زمین پاسداران می باشند و امیدوارم به جمع شهدای پاسداران قرار بگیرم و افتخار می کنم که سربازی کوچک برای حرمین خانم حضرت زینب(س) و خانم حضرت رقیه(س) اگر قبول کنند باشم و از هیچ کسی دلخوری ندارم.
اما آنچه همیشه باعث رنج من می شد اینکه ای مسئولین ، قدر مردم ایران زمین را بدانید که هر چه دارید و هستید از همین مردم می باشد و توصیه دوم اینکه رهبر پیر فرزانه را تنها نگذارید که این روزها می دانم که چه به او می گذرد و از خانواده ام می خواهم که هیچ وقت زمان خدایی ناکرده حرفی به زبان نیاورند تا من یا کسی دلخور و رنجیده شود. قدر و منزلت خود را مثل همیشه بدانید که خداوند رحیم و بخشنده است.
من سواد چندانی ندارم ، آنچه را که نوشتم لحظات قبل از عملیات بوده و حس خوبی داشتم و آنچه که در دلم گفت من نوشتم ، بار دیگر عرض می کنم هر کسی بر مزارم آمده ، جای آه و ناراحتی دعایم کند و اگر خانواده ام راضی و دوستان جایز می دانند در صورت امکان مرا زیر پای مادرم بخاک بسپارید. همه شما را به خدای بزرگ می سپارم و آرزو می کنم همیشه سلامت و خوشنود کنار خانواده باشید و سربلند.
مصطفی تاش موسی/ شب 22 بهمن ماه 94
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
@darshaiazshahad
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••