خاطرهای از جانباز شهید حاج اصغر عبداللهی
✍ حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم
شهید عبداللهی هم خودش خواب های خوبی می دید و هم خوب تعبیر خواب می کرد اون هم تعبیر خواب قرآنی!
یه روز به من گفتند خواب دیدم خیلی پیر شدی و با موهای سفید و پریشان گوشه ای ایستادم! گفتم تعبیرش چیه؟ گفتند یه چیزی به ذهنم می رسه اما اول برو تعبیر کن تا بعد بگم. رفتم پیش حاج آقا صدیقین ایشان تعبیر کردند به زودی صاحب فرزند پسر می شی!
اومدم به ایشان گفتم آقای صدیقین اینطور تعبیر کردند. ایشان گفتند: من هم همین به ذهنم رسیده بود! گفتم چطور؟ گفتند بر اساس داستان حضرت زکریا که در قرآن آمده. چون وقتی حضرت زکریا از خدا درخواست فرزند پسر کرد، اینطوری دعا کرد:
«پروردگارا! به راستى استخوانم سست و (موى) سر از پيرى سپيد شده است!» (سوره مریم آیه ۴)
بعد از این جمله بود که خدا دعای او را مستجاب کرد و حضرت یحیی را به ایشان عنایت کرد.
زمان زیادی از این قضیه نگذشت که خدای سبحان پسری به ما عنایت فرمود.
این تعبیر خواب های قرآنی نتیجه انس دائمی ایشان با قرآن کریم بود.
🔹قضیه جالب دیگر خوابی بود که خود ایشان دیده بود. ایشان نقل می کردند:
در حرم امام رضا علیه السلام مشغول نماز و عبادت بودند. کودکی اطراف ویلچر بازیگوشی میکرد؛ ویلچر را هُل میداد و...
ازاین همه شیطنت خسته شدم، اما خشم خودم را کنترل و صبورانه به ادامه زیارت و عبادت پرداختم.
بعداً برایم گفتند: «شب در خواب دیدم سگی کنار ویلچرم هست و من درحال آرام کردن آن هستم»
خودشان خواب را تعبیر کرده و گفتند:
«آن سگ همین خشم من بود که کنترلش کردم»
@DasTanaK_ir | داناب 👈