🔻می‌گویند عالِمی بزرگوار از علمای اسلام ، که صاحب مال و مکنت فراوانی بود ، مجلس تدریس داشت و طلاب و شاگردان زیادی در خدمتش تحصیل می‌کردند . 🔻روزی مردی غریب و ناشناس وارد مجلس استاد شد . ظاهرش شبیه طلاب نبود ، اما از قیافه‌اش می‌شد فهمید که از افراد صاحب نامی است که از رنج زندگی بی‌نصیب نمانده . 🔻داخل شد و سلام کرد . در آخر مجلس نشست و با ادب و ساکت به سخنان استاد گوش می‌داد . در دستش شیشه‌ای بود حاوی چیزی شبیه آب . 🔻پس از چند لحظه ، شیخ سخنانش را قطع کرده و رو به شخص ناشناس کرد . مکثی نمود و پرسید : کاری داری که بتوانیم انجام دهیم ؟ یا پرسشی داری که پاسخ دهیم ؟ مرد گفت : نه ! . نه حاجتی دارم و نه سوالی . من تاجر هستم و از دانش و اخلاقتان زیاد شنیده‌ام . شیشه‌ای دارم که سوگند خورده‌ام آن را به کسی بفروشم که قدرش را بداند . و شما شایسته‌ی خریدن چنین کالایی هستید . 🔻استاد فرمود : بیاورش . مرد شیشه را پیش استاد برد و تحویل داد . شیخ ظرف را گرفت و در حالی که سرش را از تعجب تکان می‌داد ، به شیشه نگاه می‌کرد . سپس رو به میهمان کرد و گفت : این را چند می‌فروشی ؟ مرد گفت : صد دینار شیخ گفت : صد دینار کم است . صد و پنجاه دینار می‌دهم . مرد گفت : صد دینار کافی است . نه بیشتر نه کمتر ! . 🔻استاد به پسرش گفت : برو از مادرت صد دینار بگیر و بیاور . مبلغ را به آن مرد دادند و تدریس از سر گرفته شد . درس تمام شد . و حاضران رفتند اما همه متعجب بودند از این مقدار آبی که به مبلغ صد دینار معامله شد . ▫️استاد برای استراحت به اتاقش رفت ولی کنجکاوی ، پسرش را وادار کرد که ، به بررسی شیشه و محتوای آن بپردازد ... بالاخره پسر استاد مطمئن شد که آنچه داخل شیشه هست ، آب معمولی است . ▫️با سرعت و با حالت تعجب ، پیش پدرش رفت و گفت : پدرجان ، این مرد ناشناس شما را فریب داده . به خدا قسم که مقداری آب معمولی را به قیمت صد دینار به شما فروخته . نمی‌دانم از زرنگی او تعجب کنم یا از سادگی شما ؟!!! ▫️استاد چنان خندید که دندان‌هایش دیده‌ می‌شدند . گفت : پسرم ! شاید در نگاه تو ، این مقداری آب معمولی باشد . اما در نگاه من ، که با نور بصیرت الهی به آن می‌نگرم ، این آبِروی آن مرد است که به خاطر عزت نفس ، به جای آن که پیش چشم حاضران ِجلسه با گدایی کردن ، بر زمین بریزد ، داخل این شیشه ریخته است . ▫️آن مرد ، به مقدار مشخصی پول نیاز داشت تا مشکلش را حل کند و بیشتر از آن نمی‌خواست . و خدا را شکر که این توفیق را به من داد تا بتوانم کمکش کنم و به حفظ آبرویش نزد مردم کمک کنم . 🌺قال رسول الله«صل الله علیه وآله وصحبه وسلم» : من سترعلی مسلم ستره الله فی الدنیاوالآخرة والله فی عون العبدماکان العبدفی عون ❣هرکس پرده پوشی مسلمانی را بکند، ألله «جل جلاله»در دنیا و آخرت پرده پوشی او را خواهد کرد و ألله «جل جلاله» بنده خود را کمک می کند مادامی که او ، به کمک برادر خود مشغول باشد.