قرار بود دیشب رفیقام را بهتون معرفی کنم شهید غفار و نصرالله بهزادی دو شهیدی که در عکس می بینید چند وقتی هست باهاشون رفیق شدم ولی حسرت میخورم چرا زودتر باهاشون رفیق نشدم 🥺 دیشب وقتی رفتم سر قبر مطهرشون اشکم گرفت دیدم انگار چندین وقته کسی سر قبرشون نیومده دلم براشون خیلی سوخت 🥺🥺🥺 راستش الحمدلله یک بطری همراهم بود و لیاقت پیدا کردم قبرشون را بشورم 🙂 ولی دیشب حسابی باهاشون حرف زدم... خوبه شما هم از همین الان یک رفیق شهید انتخاب کنید ...☺️