┈••✾•🔅 /قسمت هشتم🔅•✾••┈ ☀️آماده کشته‌شدن یا اسارت با جان خویش از کسی محافظت کردم که بر روی زمین، بهتر از او قدم نگذاشته است؛ کسی که بهترین طواف کنندهء بیت عتیق و حجرالاسود بود. هنگامی که رسول خدا(ص) از نگران بودند، خدای بزرگ و با عظمت من، وی را از آنان محافظت کرد.  شب را در بستر رسول خدا(ص) سپری کردم و تا صبح در انتظار حمله بودم و خود را برای کشته شدن یا اسارت آماده کرده بودم. و رسول خدا(ص) با موفقیت از شهر خارج شدند و شب را در غار، در پناه الهی با امنیت سپری کردند. رسول خدا(ص) سه روز در آن غار توقف کرد. سپس مهار شتران را گرفت و با سرعت، راهی مقصد شد.  ☀️سه روز اقامت در مکه برای بازگرداندن امانت‌های مردم پس از خروج رسول خدا(ص) از مکه و هجرت ایشان به مدینه، از سوی آن حضرت دستور یافتم چند روزی در مکه بمانم و امانت‌های مردم را که نزد رسول خدا(ص) بود، به آنان بازگردانم. خوب است بدانید مردم مکه او را امین می‌نامیدند و سبب داشتن اطمینان به او، امانت‌های خود را به وی می‌سپردند. سه روز در مکه مشغول انجام این ماموریت بودم. پس از بازگرداندن امانت‌ها به صاحبانشان، از مکه خارج شدم  از همان راهی که رسول خدا(ص) رفته بودند، خود را به آن حضرت رساندم.  ☀️ملاقات رسول خدا(ص) در منطقهء قُبا، حضور رسول خدا(ص) رسیدم. چند تن از اصحاب آن حضرت نیز حضور داشتند. فرمودند : ای علی، نزدیک بیا. من نزدیک شدم. مرا کنار خود نشاندند؛ به نحوی که پایم به پای آن حضرت چسبیده بود. سپس رو به اصحاب کردند و فرموندند: ای اصحاب من، با آمدن ، رحمت به شما رو آورد! اصحاب من، به راستی که 🔺«علی از من است و من از علی هستم!» 🔺«جانش جان من و سرشتش از سرشت من است!» «او تا زمانی که زنده‌ام و پس از مرگ من نیز، برادر و وصی و جانشین من در میان امت است.» 🔺«هرکس از او اطاعت کند، در حقیقت از من اطاعت کرده و هرکس با او همراهی کند، با من همراهی کرده است و آن کس که با او مخالفت کند، با من مخالفت کرده است!» دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist