ای یادگار فاطمه که داغ دیده ای
در بستری ز غصّه و غم آرمیده ای
آقا سرت سلامت از اینکه به دوش خود
بار بـزرگ مـاتـم مــادر کشیده ای
بی مادری برای تو درد بزرگی است
طعم فراق مادر خود را چشیده ای
شبـهای فاطمیّه دلت غرق غم شود
تو غصّه دار مادر قامت خمیده ای
قربان شال مشکی و چشمان زخمی ات
آخر مگر چه واقعه ای را تو دیده ای؟
دارد نفس نفس زدنت می رسد به گوش
از بس میان کوچه و خانه دویده ای
وقتی که ناله می زنی: "ای وای مادرم "
گویا صدای مادر خود را شنیده ای
هر روز و شب به یاد غمش گریه می کنی
بر جان خود بلای عظیمی خریده ای
آخر چرا به درک وصالت نمی رسم
آقا گمان کنم که ز من دل بریده ای
عاشق نوشت:
آقا جان...
دل ها شده دوباره پریشان مادرت
آقا بیا به مجلس ما، جان مادرت
روزیه فاطمیۀ ما را زیاد کن
دست شماست سفرۀ احسان مادرت
صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
السلام علیک یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist