┈••✾•🌹
#جوانآگاهایرانی /قسمت ۱🌹•✾••┈
🔺🔻دولت باطل و حکومت حق
سال ۲۴ هجری بود که عثمان پسر عفان، غاصبانه بر کرسی خلافت تکیه زد. وقتی به قدرت رسید، عموی خود حَکَمبنعاص و فرزندان او؛ مروان و حارثبنحَکَم را پیش خود آورد و به آنها پست و مقام داد.
همان کسانی که پیامبر گرامی اسلام آنان را از مدینه بیرون کرده بود و دو نفر قبلی هم برای مصلحت و حفظ ظاهر! آنان را راه نداده بودند. ولی او بر خلاف دستور پیامبر و رفتار دو نفر قبلی، آنان را نه تنها به مدینه راه داد! بلکه به آنها پست و مقام هم داد.
عثمان وقتی فرمانداران خود را به شهرها فرستاد، عمربنسفیان اُموی را به «مشکان» گسیل داشت و حارثبنحَکَم را به «مدائن» فرستاد.
حارص مدتی در آنجا ماند. در این مدت شروع کرد به ظلم و بدرفتاری. مردم مدائن وقتی این اوضاع را دیدند، گروهی به نمایندگی از آنها پیش عثمان آمدند و از حارث شکایت کردند و گزارش بدرفتاریاش را دادند و سخنان درشتی به او گفتند.
عثمان به ناچار «حذیفةبنیمان» را که فردی با سابقه، جزو اصحاب خاص پیامبر و از شیعیان خالص امیرالمومنین بود؛ والی و فرماندار آنها ساخت.
این قضیه، اواخر حکومت عثمان اتفاق افتاد.
حذیفه در مدائن ماند تا اینکه در سال ۳۵ هجری مسلمانان که از دست ظلم و ستم عثمان و بیعدالتی این حاکم اموی خسته شده بودند، جمع شده و او را کشتند! و امیرالمومنین به خلافت ظاهری رسید. حضرت هم، حذیفه را در مدائن ابقا فرمود و این نامه را به او نوشت:
🔸بسم الله الرحمن الرحیم
🔸از بنده خداوند علی، امیرمومنان
🔸به حذیفةبنیمان
🔸سلام بر تو، من تو را همانگونه که از طرف قبلی بودی، فرمانروای مدائن قرار دادم و کارهای خراج و روستاها و گرفتن قرارداد اهلذمّه را به عهده تو گذاشتم.
پس افراد مورد اطمینان خود و کسانی که از دینداری و امانتداری آنها رضایت داری را گرد آور و از آنها برای کارهایت کمک بگیر؛ چون برای تو و دوست تو، مایه قوت بیشتر و برای دشمنت باعث ممنوعیت و خواری افزون است.
🔸به تو دستور میدهم که در پنهان و آشکار، تقوای الهی را در پیش گیری و از او اطاعت کنید.
🔸پس در غیبت و حضور از عِقاب خدا بترس. و به تو پیشنهاد میکنم که به نیکوکاران احسان کن و بر کسی که میداند ولی نمیخواهد بپذیرد؛ سخت بگیر.
🔸به تو دستور میدهم که در کارهایت آسان گیری و ملاطفت داشته باشی.
🔸بین رعیت خود با عدالت رفتار کنی، چون در اینباره بازخواست خواهی شد؛ برای مظلوم دادرسی نمایی؛ از مردم در گذری و روش نیکو در پیش گیری. تا جایی که میتوانی که خداوند جزای نیکوکاران را میدهد.
🔸نیز به تو دستور میدهم که خراج زمینها را طبق حقیقت و انصاف بگیری، و از حد آن که به تو فرمان دادم نگذر؛ و چیزی از آن فروگذاری نکن و از پیش خود چیز جدیدی در نیاور. سپس آن خراج را بین اهل آن به طور مساوی و با عدالت تقسیم کن.
🔸و در برابر رعیت خود فروتن باش و در مجلس خود بین آنها مساوات برقرار کن و باید نزدیک و دور نزد تو در راه حق مساوی باشند.
🔸بین مردم طبق حق حکم کن و طبق عدل و داد بین آنها کارها را برپا دار و از هواوهوس پیروی نکن و در راه خدا از سرزنش، هیچ سرزنشگری مترس؛ که خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کنند و با کسانی است که نیکوکارند.
🔸نامهای نیز برایت فرستادم تا آن را برای اهل مملکت خود بخوانی تا آنها بدانند که نظر ما درباره آنها و همه مسلمانان چیست. پس آنها را حاضر کن و نامه را برایشان بخوان و از کوچک و بزرگشان برای ما بیعت بگیر. انشاالله.
آرشیو تخصصی کتاب
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist