┈••✾•🌹
#جوانآگاهایرانی /قسمت ۲۸🌹•✾••┈
✅ مسلم ایرانی تنها داوطلب
🔸راوی نقل میکند: در این حال آن قدر بین دو لشکر نیزهها بالا رفته بود که اگر کسی میخواست روی آنها راه برود؛ میتوانست.
🔸جوان ایرانی برخاسته و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! من آن را میگیرم و بر آنها عرضه میکنم و آنان را به مطالبی که در آن هست میخوانم.
🔸امیرالمؤمنین از او رو برگرداند، دوباره صدا زد: چه کسی این قرآن را میگیرد و بر آنها عرضه میکند و آنان را به مطالبی که در این قرآن هست فرا میخواند؟
🔸باز هم کسی بلند نشد، دوباره جوان برخاسته و همان سخن اول خود را تکرار کرد. حضرت برای بار دوم از او رو برگرداند و برای سومین بار همان فرمایش خود را فرمود. در این بار هم کسی برنخاست به جز همین جوان که برخاسته و آمادگی خود را برای بار سوم عرضه داشت. امیرالمؤمنین فرمود: تو اگر این کار را انجام بدهی حتماً کشته خواهی شد.
🔸عرض کرد: به خدا سوگند یا امیرالمؤمنین! هیچ چیزی را بیشتر از این دوست ندارم که شهادت در رکاب شما روزیام شود و در راه اطاعت شما کشته شوم.
آرشیو تخصصی کتاب
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist