...ادامه
♦️سلفیت در شبه جزیره عربستان
در جنگ افغانستان اینها خیلی مورد توجه جهان اسلام بودند. جهان اسلام میپنداشت اینها در مقابل کمونیستها میجنگند، اما وقتی جنگ افغانستان تمام شد، علیرغم اینکه با آمریکا میجنگیدند، شروع به جنگیدن با فرقههای اسلامی دیگر میکنند و همین امر جایگاه اینها را در جهان اسلام تنزل دادهاست. در 2دهه پیش، این نگرانی وجودداشت که بیداری اسلامی بدست سلفیهای تکفیری بیفتد و از مسیر اصلی منحرف بشود، اما امروز دیگر این نگرانی وجود ندارد؛ چون دیگر وهابیت تکفیری جایگاهی در جهان اسلام ندارد. در حقیقت اینها به اسلام هراسی در جهان دامن زدند. ابومصعب زرقاوی وارد عراق شد تا بقول خودش با صلیبیون بجنگد، اما با شیعیان و اهلسنّت جنگید. آنها بگونهای عمل کردند که در عراق، الجزایر، در مترو اسپانیا و مناطق مختلف دنیا اعمالی انجام دادند که بهانه بدست دشمن دادند تا دشمنان با اسلام مبارزه کنند تا جایی که بوش گفت: جنگهای صلیبی با اسلام آغاز شدهاست. در بُعد داخلی هم مسلمانان را از خودشان مأیوس کردند.
اما امروزه نه تنها جریان سلفیگری تکفیری، بلکه جریان ملکیه با فعالیتهایی که داشته، جایگاهش را در جهان از دست دادهاست. چون ارگانی که به جریان الرابطةالاسلامیه وابسته است، که در دهههای 70و 80و 90میلادی و حتی در دهه آخر سده اخیر جایگاه نسبتاً خوبی داشت و در کشورهای آفریقایی بیمارستان ساخت، اما رفته رفته کشورهای آفریقایی متوجه شدند که الرابطةالاسلامیة بیمارستان میسازد و در کنار آن یک مدرسه هم میسازد که در آنها تکفیری تربیت میکند و اینها امنیت جامعه را به هم میریزند. امروز حتی کشورهای آفریقایی که آنقدر نیازمند هستند، الرابطةالاسلامیة را به کشور خود راه نمیدهند. تمام دفاتر اینها در کشورهای آفریقایی درحال بسته شدن است. در کشور پاکستان در شهر اسلامآباد دانشگاهی را تحت عنوان دانشگاه بینالمللاسلامی ساختند که امروز پاکستان نمیداند با این دانشگاه چه کند. از یک طرف، از این دانشگاه سلفی تکفیری بیرون میآید و از طرف دیگر، اگر این دانشگاه را ببندد، بسیاری از کمکهای عربستان به پاکستان قطع میشود. اما در بسیاری از کشورها دفاتر آنها را بستند؛ چون دیدند آنها به کُشتوکشتار و تبلیغات سوء دست میزنند. به هرحال فعالیتهای آنها در جهان اسلام باعث شده یک نوع وهابی هراسی در کل مسلمانها شکل بگیرد و بوجود آید؛ یعنی در نهایت وهابیت بدنام میشود، نه اسلام؛ چون دنیای اسلام به ماهیت این فرقه پیبرده است.
5⃣ جریان نوسلفیان: در میان وهابیت جریانی وجود دارد که اصلاحطلب و از این افراط موجود در وهابیت بیزار است. این جریان را نوسلفیان مینامیم. این جریان از یک طرف، سلفیاند و از طرف دیگر، عقاید جدیدی دارند. این گروه از یک طرف، پایبند به عقاید وهابیت هستند و از طرف دیگر، میخواهند از مظاهر تمدن و مظاهر مدرنیته هم استفاده بکنند. بنابراین نظام پادشاهی را نقد میکنند. معتقدند که نظام حداقل باید مشروطه باشد، باید دموکراسی در جامعه باشد، نبود حقوق شهروندی در عربستان را نقد میکنند، آزادی مطبوعات را مطرح میکنند، بعضی از گرایشهای تکفیری تند وهابی را مورد انتقاد قرار میدهند. نوسلفیها در بدنه و گاهی در لجنةالعلما یا هیئتکبار هستند. برخی از اعضای کبارالعلما برخلاف وهابیان که ریش بلندی دارند, ریش خود را میتراشند و با فتاوای افراطی مانند فتوای انهدام حرمین عسکریین به شدت مخالفند.
آغاز اندیشه نوسلفی به زمان حمله آمریکا به عراق در جنگ خلیجفارس برمیگردد. وقتی که پایگاه نظامی آمریکا در عربستان ایجاد شد، بین علمای وهابی اختلاف افتاد که چگونه در سرزمین مقدس اسلامی، آمریکا پایگاه نظامی زده است و از این پایگاه به کشور اسلامی دیگر حمله میکند و قتلوعام راه میاندازند؟ جریان ملکیه به داد دولت آلسعود رسید و رسماً اعلام کرد آمریکاییها میتوانند در عربستان پایگاه بزنند. در مقابل جریان ملکیه، نوسلفیان ظهور کردند و گفتند نمیتوان در جامعه اسلامی به آمریکاییها اجازه داد پایگاه بزند. از همین زمان میبینیم که چند نامه بسیار تند به هیئت کبارالعلما و به دولت مینویسند و مخالفت خود را اعلام میکنند. در سال 1933م، کمیتهای به نام کمیته "دفاع از حقوق مشروع" ایجاد کردند که دولت به شدت با آن مقابله و برخی از اعضای آن را دستگیر کرد. برخی از اعضا فرار کردند و به خارج از کشور رفتند و چند نفر نیز توبه کردند. جالب اینکه در این کمیته بعضی از شخصیتهای سلفی تند مانند بنجبرین حضور داشتند.
(83) ادامه در پُست بعدی
فرقهها و ادیان جهان اسلام
https://eitaa.com/joinchat/1739522124Ca6c226e120
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist