با چشمهای مانده به در دوست دارمش بالاتر از مقامِ پدر دوست دارمش مشکل‌گشای خَلق خدا بوده از نخست او هرچه هست، فوق بشر دوست دارمش تقدیر هرچه هست، به او خورده‌ام گره در وسعت قضا و قدر دوست دارمش یک روز من نبودم و او بود در دلم یک روز هم نباشم اگر دوست دارمش تیغ دو دم کشیده به قصد من آمده خوش آمده، بدون سپر دوست دارمش لب تر نکرده زیر و زبر می‌شود جهان ای من فدای آن لبِ تر، دوست دارمش او خوب مطلق است اگر دوست دار‌دَم من چیستم؟ چه خیر و چه شر، دوست دارمش : بس که شیرین است دیدار تو در پایان عمر مرگ در بدو تولد هم برایم زود نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام