مشتاق توام با همه ی آسی و پاسی با کوه گناهان و خطاها و معاصی این بار چرا هول شدم، قافیه بد شد دربست حرم، زیرگذر، بست طبرسی آقا حرم تو هتلی هشت ستاره ست خوش حال وهوا، بابرکت، شیک و اساسی خیلی حرمت شکل بهشت است ولی نه شرمنده چه تشبیه سخیفی، چه قیاسی عقل آمده زانو زده تا اذن بگیرد پشت در این مدرسه ی هشت کلاسی هر کس که نگاهش بکنی آمده اینجا حتی من کم، این من بد، این من عاصی تنها نه خراسان شمالی و جنوبی ایران همه جایش شده از بوی تو یاسی من آمده ام توی حرم جامعه خوانی تا دوره کنم بحث خوش عشق شناسی بر قامت این شاعر دلخسته بپوشان از خلعت آقایـی خود تکـه لباسی یک عمر امیدم به شما بوده و این در آقا نکند روز قیامت نشناسی با پای خودش آمده این آهوی وحشی حالا بزن ای عشق تو هم تیر خلاصی : شده ام‌ مثل مریضی که پس‌ از قطع امید دَر پۍِ معجزه ای راهیه شده است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،