✅ باغبان قصر و انگیزش کارکنان ✳️ روزي حاكم شهري دستور داد تا باغبان قصر را در ميدان شهر گردن بزنند. وزير حاكم كه مردي خردمند بود پيش حاكم رفت تا علت را جويا شود و جان باغبان بيچاره را نجات دهد. وزير پس از انجام تشريفات معمول پرسيد: «حاكم به سلامت باد، چه گناهي از اين نگون‌بخت سرزده كه چنين عقوبتي بر او رواست؟» حاكم با نگاهي خشمگين به وزير گفت: «اين نگون‌بخت كه مي‌گويي چند باريست كه چون دزدان، به قصر دست درازي مي‌كنند و از ديوار باغ راه فرار مي‌جويند، هر چه در پي دزدان مي‌دود بدانها نميرسد. بار اول و دوم و سوم را بخشيديم، ولي به حتم او را عمدي در كار است. ترديد ندارم كه اين باغبان رفيق قافله و شريك دزدان است.» وزير از شنيدن اين موضوع لبخندي زد و گفت: «نه اين مرد باغبان و نه هيچ باغبان ديگري دزدان را دست نتوان يافت. چون او براي حاكم مي‌دود و دزدان براي خود.» حاكم از پاسخ وزير خوشش آمد و از خون باغبان گذشت. ✳️ نتبجه راهبردی: ۱) مديران عالي وقتي در چمبره قدرت فرو مي‌روند ديگر جز خود كسي را نمي‌بينند همين امر باعث مي‌شود تا زيردستان نسبت به وظائف محوله احساس خود بيگانگي كنند و يا در انجام امور سهل‌انگاري کنند. ۲) اگر كاركنان، سازمان را از خود بدانند علاوه بر انجام تمام و كمال وظايف محوله، از انگيزه‌هاي لازم براي پيشبرد اهداف و تعالي سازمان نيز برخوردار خواهند بود. 🔹با ما همراه باشید در: دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist