📝 از شعر امسال تا شعر پارسال: مقایسۀ شعر اجرا شده توسط دکتر میثم مطیعی در ۲ عید فطر 🔷 شعر امسال مطیعی نسبت به سال گذشته، به جهات مختلف تفاوت داشت. همین تفاوت باعث شد دلنشین‌تر باشد و با استقبال بیشتری از سوی مردم همراه شود. 🔷 شرایط برای همراهی و درک اجتماعی امسال نیز، بهتر از پارسال بود. سال گذشته تازه از حال و هوای انتخابات بیرون آمده بودیم و برخی حرف‌ها و نقدها در شعر، انتخاباتی برداشت می‌شد. همچنین عوارض منفی برجام، در نظر مردم خودش را نشان نداده‌بود و نقدها، جناحی و مغرضانه تلقی می‌شد. 🔷 غیر از شرایط و درک اجتماعی، خود شعر هم به جهات مختلف رشد کرده بود. چند نمونه از این ارتقا: 1⃣ نقدها منحصر به دولت نبود: "یک نفر نیست مخاطب، همه هستند آری" "وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی" 2⃣ در عین صراحت، اما تیز و آزار دهنده نبود و متناسب با فهم جامعه و تجربه مخاطب ارائه شده بود. "چه شده ارز؟ که مات‌اند همه تاجرها نرخ مسکن چه شد؟ آه از دل مستأجرها" 3⃣ تراز نقدها، منطبق با سخنان و مطالبه رهبری تنظیم شده بود. نه جلوتر و نه عقب‌تر. "دوستان! صدق و صفای دهه شصت چه شد؟" 4⃣ نقدها از زاویه مردم بود و دوگانه‌ها، دوگانه «مردم - مسوولین» بود و نه «مردم - مردم» "نکند «نرده» میان تو و مردم باشد" " گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست صف اول منشین، بین جماعت جا هست" همه مطالبات از زبان مردم بیان شده بود و تقابل ها نیز در مقام رویارویی با مشکلات امروز جامعه طرح می شد. به همین دلیل مورد همراهی مخاطب قرار می گرفت. " گوش کن قصه پرغصه بیکاران را شِکوه کارگران و کامیون‌داران را..." 5⃣ از همه مهمتر شعر حرکت داشت و در مقام "چه باید کرد" وفاق ملی را هدف گرفته بود. همه باهم مقابل دشمن. "هان! مپندار که پیمان‌شکنی آسان است نقض این عهد میندیش که بی‌تاوان است پنجه در پنجه مشو روبهکا! با شیران آن که با آن طرفی، جان جهان است: ایران" 🔷 سرجمع، زبان مردم شده بود نه این و آن. دست مریزاد. ✍ محسن مهدیان؛ با تصرف و تلخیص. منبع: کانال پشت‌صحنۀ‌داغِ‌روحانیت‌وجامعه دفاع همچنان باقیست @defaz_baghist