🔴🔴🔴🔴نقل شده
#امام_ حسن_ مجتبی(علیه السلام) بر فراز منبر خطبه میخواند..
چشمها حیران و جمعیت سراپا گوش و محو سخنان امام(ع)..تا اینکه کلامش به پایان رسید..
معاویۀ ملعون که از این وضعیت خیلی ناراحت بود و نمیتوانست بزرگواری و عظمت ایشان را ببیند، رو به امام کرد و گفت:
یا ابا محمد: قرآن میفرماید: لا رطب و لا يابس الا في كتاب مبين....
هيچ تر و خشكي نيست مگر اينكه در كتابي است كه واضح است(یعنی همه چیز در قرآن آمده)..
شما هم که ادعا دارید از تمام محتویات قرآن باخبرید..! پس میتوانی بگویی:( اطراف را نگاه کرد چیزی پیدا کند که یکدفعه دست به ریش برد و به قصد استهزاء گرفتن قرآن و امام گفت) رابطۀ ریش من و ریش تو کجای قرآن آمده ؟!: اشراف حاضر همه خندیدند ..
( ریش امام حسن(ع) پرپشت و زیبا بوده و ریش معاویه کم و کوسه وار)..
امام مجتبی(ع) فرمود مگر نخوانده ای:
وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يخَْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِى خَبُثَ لَا يخَْرُجُ إِلَّا نَكِدًا..؛
زمین پاکیزه گیاهش به اذن پروردگارش( خوب و پر ) می روید امّا زمین خبیث شوره زار، جز گیاه کم و بی ارزش چیزی از خود بیرون نمی دهد.. سوره اعراف آیه 58...
(یعنی محاسن من مصداق جمله ی اول آیه و ریش نحس تو مصداق جمله ی دوم آیه است )
جمعیت منفجر شد و همه زدند زیر خنده..
عمرعاص ملعون که از خنده غش کرده بود، برگشت به معاویه گفت: مگر به تو نگفته ام که با این خاندان درنیفت که زبانشان شمشیرست و علمشان کامل...
معاویه با اعصاب خراب لگدی زد به عمرعاص و از مجلس بیرون رفت....
جا داره اینجا بگیم:
ای روبَـهَـک چـرا ننشستی به جای خویش
با شیر پنجه کردی و دیدی سزای خویش
🔵برگرفته از کتاب تفسیر سوره نحل از تالیفات آیت الله ضیاءآبادی صفحه 354
@deldadegi
دلدادگی💙