مِی میکند آغاز اگر عشق خیال انگیز را لاجرعه سر خواهم کشید این باده لبریز را با یاد چشم ترک او مابین زن های عرب طی میکنم با یک قدم از مصر تا تبریز را از چشمت افتادم ولی سوگند خواهم خورد که جدی بگیرم بعد از این، آن تیله های ریز را شب را کناره پنجره تا صبحدم سر میکنی یا شمع ها را کور کن یا چشم های هیز را غرق خیالات خودم وقتی برای دیدن ات انقدر کوبیدم به در تا که شکستم میز را | | @deli_ism