|گرگ‌ها تشنه به خون در رمه‌ی میشانند | . . گرگ ها تشنه به خون در رمه ی میشانند شامگاه ست و شبانان همه دلریشانند تشنگان! در گذر چشمه مواظب باشید دشنه در دست بر این جاده بد اندیشانند گرگ و میش سحر و تشنه به خون پشت سرند شبروانند که در خرقه ی درویشانند کفر گیسوی که اینسان زده راه دلشان؟ مست در مسجد آدینه چه بد کیشانند از خدایی _که ندارند_ سخن می گویند گاه اگر مسأله آموز کم و بیشانند مست از شرب یهودند و مسلمان فرنگ گر چه گفتند شمارا همگی خویشانند باز با رنگ دگر پشت نقاب آمده اند باز در جمع شما تفرقه اندیشانند فتنه انگیزتر از پیش در ین قافله اند فتنه انگیز ترین قوم به راه ایشانند جمله با راهزنان سر به یک آخور دارند گرگ هایند اگر در رمه ی میشانند پرده ها یکسره می افتد یک روز ای قوم که در آن محکمه یکسر سر در پیشانند! . . https://www.instagram.com/p/CivVq40KIw1/?igshid=N2NmMDY0OWE=