🔸 بسمـِ ربِّ الشُّهدا والصِّدیقیݩ 🔸
صفحه4⃣2⃣
بخششزیبا
دانشگاه که قبول شدم، خانواده به من یک گوشی هدیه دادند. اما گوشی کیفیت نداشت و زود خراب شد. خیلی ناراحت بودم. محمدرضا متوجه شد. از قبل در جایی کار کرده بود و دستمزدش را که دویست هزار تومان میشد، کم کم پس انداز کرده بود. آن پساندازش را برداشت و همراه با پدر رفتند و برایم گوشی جدید دیگری خریدند. خیلی خوشحال شده بودم.چند ماه که گذشت جریان آن را فهمیدم.🌹
نقل از:(خواهر شهید)
#کتاب_ابووصال 🔷
╔══════ 🌼🔷🌼 ══════╗
@Delneveshte_shahid_dehghan
╚══════ 🌼🔷🌼 ══════╝