* تغيير استراتژي عراق در پيشروي و حملات مجدد به سوسنگرد:
از تاريخ 22 آبان 1359 پيشروي دوباره دشمن به سمت سوسنگرد آغاز شد و شدت بيشتري يافت. از نخستين ساعات روز 23 آبان 1359 دشمن بعثي با آتش سنگين توپخانه و بمباران هوايي شهر سوسنگرد را کوبيد. ابتدا دشمن سعي کرد خود را از سمت جنوب جاده اهواز ـ سوسنگرد به جاده برساند و پس از آن نيروهاي عراقي به استعداد 50 تانک و نفربر شروع به پيشروي به طرف شهر کردند. با وجود مقاومت نيروهاي خودي، دشمن موفق شد نزديک ظهر خود را به جاده سوسنگرد ـ اهواز و با مختصر پيشروي خود را به روستاي ابوحميظه در 5 کيلومتري سوسنگرد برساند و آن را به طور کامل تصرف کند. دشمن با آتش سنگين توپخانه و تير مستقيم تانک ابوحميظه را به ويرانهاي تبديل کرد و بيش از 50 نفر از اهالي روستا را به شهادت رساند.
در درگيري روز 23 آبان 1359 در جبهه دهلاويه تعداد 20 نفر از رزمندگان به شهادت رسيدند. 11 تن از شهدا به سوسنگرد منتقل شدند اما به علت نزديک شدن دشمن امکان جمعآوري پيکر بقيه شهدا امکانپذير نبود. نيروهاي ما با فشار زياد دشمن، مجبور به عقبنشيني تا سوسنگرد شدند.
در روز 24 آبان 1359 دشمن براي تصرف سوسنگرد از چندين نقطه از جمله هويزه، حميديه و ارتفاعات اللهاکبر را زير آتش شديد گرفت و به پيشروي ادامه داد.
فرمانده عمليات سپاه سوسنگرد نيروهاي باقيمانده را جمع و مسجد جامع شهر را به عنوان پايگاه و مرکز هماهنگي و هدايت عمليات تعيين کرده و به سازماندهي نيروها پرداخت. آنها در شهر محاصره شده، در مسجد تصميم به انتخاب بهشت و عدم تحرک شهر تا آخرين قطره خون ميگيرند.
تجمع بچهها در مسجد تا ساعت 4 صبح ادامه يافت، سپس برادران در گروههاي 9 نفره در نقاط شهر استقرار يافتند.
دشمن در سمت غرب سوسنگرد از سمت پل سابله در محور بستان ـ سوسنگرد تهاجم خود را به سوي شهر آغاز کرد و به موازات اين اقدامات، با کمک 40 تانک و خودرو از طرف دهلاويه ـ که خط مقدم نيروهاي خودي و نقطه تلاقي دشمن محسوب ميشد ـ به سمت سوسنگرد پيشروي کرد که با مقاومت نيروهاي خودي مواجه شد. با فرا رسيدن شب، نيروهاي خودي در اثر فشار دشمن و همچنين براي دفاع از شهر به سوسنگرد عقبنشيني کردند.
نيروهاي دشمن نيز هجوم خود را به طرف شهر آغاز کردند و در روز 24 آبان 1359 سوسنگرد را از هر طرف در محاصره کامل قرار دادند.
نيروهاي بعثي در 24 آبان 1359 در ادامه فعاليت و فشار خود براي تسخير سوسنگرد، تانکهاي خود را وارد شهر کردند و موفق شدند تا 10 متري مسجد جامع پيشروي کنند، که با انهدام دو دستگاه از تانکها اين حمله متوقف و با شکست مواجه شد. از يک سو با طولاني و تنگتر شدن حلقه محاصره و از سوي ديگر فشارهاي پياپي دشمن که با بمباران و گلولهباران شهر همراه بود، باعث قطع تدارکات و پشتيباني و بالا رفتن آمار شهدا و مجروحين شد. جنگ تن به تن در شهر ادامه داشت و نيروهاي سپاه آخرين گلولهها و مهمات خود را مصرف کرده بودند، زخميها در مسجد انباشته شده و بچهها به يکديگر وصيت ميکردند.
تانکها از بازار کويتيها عبور کرده بودند و ميخواستند خيابان اصلي شهر را تصرف کنند. تعدادي از تانکها با آتش گلوله آر. پي. جي منهدم شده بود. عراقيها هر لحظه عصبانيتر ميشدند. آنها خط آتش درست کرده بودند و کسي نميتوانست از اين طرف به آن طرف خيابان برود. مهمات تمام شده بود، همه دنبال يافتن گلولهاي براي مقاومت بودند. علي تجلايي به ياد مهمات داخل خانههاي سازماني افتاد و خود براي آوردن آن زير رگبار دوشکا رفت و لحظاتي بعد در حالي که گلولهاي به ران پاي او اصابت کرده بود با مهمات برگشت. اين اقدام باعث مقاومت بچهها تا رسيدن نيروهاي کمکي و شکست محاصره سوسنگرد شد.
(پایگاه خبری_تحلیلی مشرق نیوز)
#سالروز_آزادسازی_سوسنگرد
#سوسنگرد
@dghjkb