او همان قدر که در جبهه ها بر عليه دشمنان اسلام سخت گير و خشن بود در بين دوستان و همکاران نرم و رحيم بود . در يکي از مراحل برادرش که داوطلب جبهه بود و به علت جراحت قبلی اش موفق نشد به جبهه برود و وي با خوشحالي ،علی رغم اینکه سه ماه از ازدواجش نمي گذشت داوطلب شد و به سوي جبهه هاي جنوب شتافت که در منطقه عملياتي والفجر 8 در شهر آزاد شده  فاو از ناحيه پا مجروح شد و مجبور شد که مدت کمي جهت بهبود استراحت نمايد . اما در اين ايام نيز قرار و آرام نداشت تا اينکه مجددا به جبهه عزيمت کرد و در منطقه عملياتی والفجر 8 به علت اصابت ترکش خمپاره از ناحيه پا و سر مجروح شد و هنگامی که جهت انتقال به پشت جبهه وي را در آمبولانس قرار مي دهند آمبولانس مورد هجوم هواپيماهاي دشمن بعثي قرار گرفته و ايشان مجددا از ناحيه شکم مجروح مي گردد که به بيمارستان سعدي شيراز انتقال مي يابد. پس از سه روز بي هوشي به خانواده اش اطلاع مي دهند و زماني که دوستان و خويشان به ملاقاتش رفتند روحيه شاد و شهامت کم نظيرش باعث شد که کسی پی به شدت جرات وارده نبرد و هيچگاه صحبت از درد و رنج نمي نمود . سخنانش تمام از ائمه معصومين عليه السلام بود. او خوب مي دانست که به کجا می رود و اين امر به او الهام شده بود، چنانچه بارها در سخنانش آشکار بود مخصوصا چندين بار خواب ديده بود که يک بار خواب باجناغ خود شهيد اميری را ديده بود که وی را به خانه خود دعوت کرده بود و از اينجا بود که هرگاه با وی صحبت از ساختن خانه مسکونی و ماديات می کردند با خونسردی سری تکان می داد و می گفت ما ماندنی نيستيم .  آري اين را ائمه هم گفته اند آنجا که امام علی عليه السلام مي گويد : " الدنيا دار مجاز و الاخره دار قرار " و او اين سخن را با تمام وجود خود باور داشت . رجبعلی با تمام وجود به دنبال معشوق خود مي گشت و زماني که روي تخت بيمارستان با پيکري خون آلود و مجروح آرميده بود ،دردی حس نمی کرد فقط منتظر معشوقش حضرت مهدی عليه السلام بود ؛ هنگامی که برادرش بالاي سر وي بود ، در آخرين لحظات رو به برادر خود مي کند و در حالي که صحبت کردن برايش مشکل بود می گوید امام زمان را ديدم و زبانش از صحبت کردن باز می ايستد و ديگر سخن نگفت، چون همه چيزش را يافته بود و به مقصدش و مقصودش و معشوقش رسيده بود .  فرداي آن روز در ششم خرداد سال 1365 در ماه رمضان  در حالی که دقیقا یک سال از ازدواجش گذشته بود ،عاشقانه به دیدار معبود شتافت. (منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس، نویدشاهد) @dghjkb