⁦▫️⁩بعد از شهادت، عکسش را برديم محضر آيت الله بهاءالدينی(ره)، شاگردش رو خوب می شناخت. اصلا موقعِ اذان که ميشد، ميگفت: «اون که اذان رو با معنی ميگه بياد بگه.» حالا خبرِ شهادت شاگردِ عارف مسلکش را براش آورده بودن. صورتِ جلال را توی قاب نگاه ميکرد و اشک ميريخت. بعد از چند لحظه سکوت گفت:  «امام زمان(عج) از من يک سرباز خواستن، منم آقای افشار رو معرفی کردم. حالا اين اشک ها، اشکِ شوقه.» 🔹بُرشی از کتاب «جلوه جلال»، شرح حال زندگی روحانی عارف، شهید جلال افشار؛ شهادت ۶۱/۴/۲۴، عملیات رمضان ⁦🔹اینجا... سنگرِ 👇 https://eitaa.com/diare_daliran