ن پاسخ کسانی نیز هست که به کیهان خُرده میگرفتند چرا میگفت آمریکا هرگز از برجام خارج نمیشود).
۴- شواهدی که به آن اشاره شد حکایت از آن دارند که آمریکا مطمئن بود بعد از خروج از برجام، دور تازهای از مذاکرات با موضوع برنامه موشکی ایران و حضورش در منطقه آغاز میشود و برجام ۲ و ۳ و ... (که به گفته هوشمندانه شهید سلیمانی نقطه پایان آن، از میان برداشتن جمهوری اسلامی ایران بود) شکل میگیرد! اما این ترفند آمریکا و متحدان اروپاییش با نگاه حکیمانه رهبر معظم انقلاب ناکام ماند و به دولت اجازه ورود به دور مورد اشاره مذاکرات داده نشد.
۵- با تشکیل مجلس یازدهم و حضور اکثریت نمایندگان انقلابی در آن، طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» که برگرفته از نظر رهبر معظم انقلاب بود، به تصویب رسید و دولت را وادار کرد که در مقابل عدم پایبندی آمریکا به تعهدات برجامی خود، ایران نیز تعهدات برجامی خود را کاهش داده و اجرای آن را متوقف کند. درپی این اقدام غیرتمندانه مجلس یازدهم بود که آمریکا از سر استیصال خواستار بازگشت به برجام شد ولی همچنان از لغو تحریمها طفره میرفت و نهایتاً لغو تحریمهایی که ترامپ وضع کرده بود را پیش میکشید و حال آنکه ایران خواستار اولاً؛ لغو همه تحریمها، ثانیاً؛ راستیآزمایی لغو تحریمها است و تنها در اینصورت با حضور دوباره آمریکا در برجام موافقت میکرد.
کاهش تعهدات ایران باعث شد که غرب با مذاکره در چارچوبی که ایران تعیین کرده بود تن بدهد و این شرط پذیرفته شده بود که اولاً؛ ایران هیچگونه مذاکره مستقیمی با آمریکا ندارد و ثانیاً؛ فقط بعد از لغو همه تحریمها و راستیآزمایی آن از سوی ایران، آمریکا میتواند به عنوان یکی از اعضای ۱+۵ به برجام بازگردد. مذاکرات وین با این چارچوب تعیین شده از سوی ایران و در اواخر دولت آقای روحانی آغاز شد. گفتنی است که دولت روحانی به شدت با طرح راهبردی مجلس مخالف بود ولی از آنجا که به قانون تبدیل شده بود چارهای جز تمکین نداشت!.
۶- بعد از روی کار آمدن دولت آقای رئیسی، و با فاصلهای نهچندان زیاد مذاکرات وین با چارچوب یادشده و توسط تیم جدید ادامه یافت. رئیسجمهور محترم اعلام کرد که تنها با لغو همه تحریمها به آمریکا اجازه ورود دوباره به برجام داده خواهد شد و آقای امیرعبداللهیان اعلام کرد «تنها مذاکرهای را قبول داریم که به رفع واقعی تحریمها و تامین حقوق حقه ایران بینجامد ... چرا که، لغو همه تحریمها حق قانونی و منطقی ماست» با این دستورالعمل بود که تیم مذاکرهکننده کشورمان با حضور آمریکا در میز مذاکرات موافقت نکرد و تیم آمریکا را با تحقیری که صدای اعتراض بلینکن وزیر خارجه آمریکا را درآورده بود، پشت دیوار محل مذاکرات نگاه داشت.
۷- اکنون این پرسش از آقایان امیرعبداللهیان و شمخانی در میان است که چرا و با کدام تحلیل منطقی و قابل قبول از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا سخن میگوئید؟! و کدام بخش از صورتمسئله نامشخص است که روشن شدن آن به مذاکره، آنهم مذاکره مستقیم با آمریکا نیاز دارد؟! تحریمهای برجامی و تحریمهای دیگر نظیر تحریمهای آیسا، سیسادا، ویزا، کاتسا و ... مشخص است. بنابراین مذاکره مستقیم برای چیست و چه ضرورتی دارد؟! ممکن است بفرمائید که باید نظر آمریکا نیز گرفته شود، که باید گفت مگر جناب امیرعبداللهیان نمیفرمایند که «طرف آمریکایی تاکنون به صورت Non paper (نوشته غیر رسمی) پیشنهادات خودش را در موضوعات فنی به ایران ارائه کرده است؟» بنابراین نظر آمریکا را دارید. مذاکره مستقیم برای چیست؟!
۸- آقای امیرعبداللهیان در همایش همسایگان ایران میفرمایند «اگر در روند مذاکرات به مرحلهای برسیم که رسیدن به یک توافق خوب با تضمین بالا، لازمهاش این باشد که سطحی از گفتوگو را با آمریکاییها داشته باشیم، این را در برنامه کاری که برای مذاکرات رفع تحریمها خواهیم داشت، نادیده نخواهیم گرفت.»! خُب اگر «یک توافق خوب با تضمین بالا» در دسترس است، باید ابعاد آن نیز مشخص شده باشد تا آن را «توافق خوب با تضمین بالا » تلقی کنید. در این صورت مذاکره مستقیم چه ضرورتی دارد؟! و چنانچه ابعاد این (به قول شما) توافق خوب با تضمین بالا مشخص نشده، اولا؛ً چرا از آن باعنوان توافق خوب یاد میفرمائید؟! و ثانیاً؛ چه تضمینی هست که توافق خوب با تضمین بالا باشد؟! شما که هنوز نمیدانید چیست؟!
۹- پرسش بعدی از آقایان این است که مگر ابعاد برجام مشخص نیست و حتی متن آن با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل تضمین نشده است؟ بنابراین اگر مقصود از مذاکرات بازگشت آمریکا به برجام و لغو همه تحریمها (چه برجامی و چه تحریمهای دیگر) است که ابعاد و جزئیات آن مشخص است و نیازی به مذاکره، آنهم مذاکره مستقیم ندارد. همین جا باید پرسید که آقایان آیا فکر نمیکنید که تلاش آمریکا برای مذاکره مستقیم (در حالی که ابعاد مسئله کاملا