#طنز😂😂😂
👈خانومی تعریف میکرد: من و همسرم با هم بگو مگو کردیم؛ از دست شوهرم ناراحت شدم و با سرعت از اتاق خارج شدم.😬
لباسم رو از پشت گرفت و مانع خروجم شد.😠
در حالیکه من به شدت ناراحت بودم گفتم:
ولم کن...😡
بخدا نمیخوام حرفاتو گوش بدم؛
سعی نکن منو راضی کنی بمونم؛
من خیلی از دستت ناراحتم..
نمیخوام حتی صداتو بشنوم حتی یک کلمه، پس خواهش میکنم ولم کن...😖
وقتی سرم رو به عقب برگردوندم دیدم پیراهنم به دستگیره درب گیر کرده و شوهرم سر جای خودش نشسته و از خنده روده بر شده..!😂
خدا هیچکسو اینجوری ضایع نکنه!😐😁😁😁😁🙈
#دین_درمانی
ورود به اتاق مشاوره🚪: 🌱🌻
https://eitaa.com/dindarmani