🔰 بهشت زورکی در مقابل جهنم زورکی 💠 هیچ سندی برای انتساب این جمله به گاندی وجود ندارد. اساسا این جمله خلاف رویکرد و عمل گاندی است. او همه عمر خود را وقف نجات مردمش از گرفتاری‌ها، بدبختی و استعمار انگلیس کرد. 💠 این جمله بیشتر انگلیسی به نظر می‌آید. در نظر آنها، انبیا، اولیا و صالحین، همیشه مزاحم به نظر آمدند، چرا که خودشان می‌توانستند فقط به فکر خود باشند، اما سعی در بیداری، بصیرت، هدایت و رشد جامعه کردند و البته که مزاحم مقاصد آنان در سلطه بر بندگان خدا شدند. 💠 این جمله، سراسر خودبینی، خودمحوری، خودنگری، سطحی‌بینی، تکبر و خودخواهی می‌باشد، و البته یک دروغ بزرگ شعاری و فریبنده نیز هست و اهداف سیاسی در سلطه‌ی طاغوت را تعقیب می‌کند. 💠 داخل جمله، از واژه‌هایی چون «دین، معاد، بهشت و جهنم» استفاده می‌کنند تا اولاً اذهان را به سمتی که دوست دارند منحرف کنند و ثانیاً آن چه می‌خواهند را در راستای ضد تبلیغ علیه دین، القا کنند؛ وگرنه اگر به فحوای جمله بپردازیم، در این امر فرقی بین دین، یا سایر امور و شئون زندگی فردی و اجتماعی مردم نمی‌باشد و باید در تمامی موارد صادق باشد – دین نیز یعنی همان جهان‌بینی و راه و روش و برنامه‌ی زندگی. ♦️ مثل این است که بگویند: هر کس بخواهد خودش باسواد شود، خیلی خوب است، اما اگر بخواهد دیگران را باسواد کند، موجب آزار و اذیت می‌شود. راست هم می‌گوید، چرا که در بسیاری از کشورهای اروپایی و نیز امریکا و ...، اگر والدین کودک خود را به مدرسه نفرستند، پلیس آنها را می‌برد، چرا که تحصیل تا یک حدی اجباری می‌باشد. 🔰  یا بگویند: هر کس بخواهد خودش سالم بماند، خیلی خوب است، اما هر گاه خواست جامعه به لحاظ سلامت بدن، سلامت محیط، سلامت روان، سلامت اخلاق و ... سالم شود، موجب آزار و اذیت دیگران می‌شود. راست هم می‌گوید: چون سلامت نیز اجباری است و این همه سازمان‌ها و نهادهای پزشکی، تغذیه، محیط زیست، پلیس، دستگاه‌های امنیتی، دادگاه‌ها و ...، برای تحقق این "سلامت" درست شده‌اند و البته با قوانین، مجازات‌ها و اِعمال آنها، جامعه را مجبور به رعایت می‌کنند، و قطعاً یک عده این کار را مزاحمت و آزار و اذیت دیگران قلمداد می‌کنند! حالا بیاییم جمله را به طریق دیگری بیان کنیم و بگوییم: «هر کس دلش می‌خواهد به جهنم برود، به جهنم که برود، اما اگر بخواهد دیگران را به زور وارد جهنم کند، برای مردم ایجاد مزاحمت کرده و موجب آزار آنها می‌شود». 💠 حالا بپرسید: مگر چه فرقی دارد؟ اگر به زور بردن مردم به بهشت موجب آزار و اذیت است، به زور وارد جهنم کردن آنها، موجب آزار و اذیت به مراتب بیشتری می‌باشد، پس چرا این وجهش را قبول ندارید و آن را مخالف و سد آزادی قلمداد می‌کنید، اما با وجه بهشت رفتن دشمنید؟! 💠  بی‌تردید نه می‌توان کسی را به زور وارد بهشت کرد و نه می‌توان کسی را به زور وارد جهنم کرد، بلکه هر کس با تشخیص و اراده‌ی خودش، راهی را پیش می‌گیرد و به سرانجام آن نیز می‌رسد؛ اما می‌شود مردم را به راه راست، به خیر و نیکی، به اخلاق حسنه، به عمل صالح دعوت نمود؛ و می‌توان مردم را به کفر، شرک، نفاق، فساد، فسق، جنایت، بی‌غیرتی، خودبینی حیوانی و ... دعوت نمود؛ و دعوت نیز بیش از آن که زبانی یا کتابی باشد، عملی است. 💠 هم چنین، می‌توان که راه صلاح، اصلاح و سعادت جامعه را باز کرد و زمینه را برای رشد مساعد و هموار نمود، و می‌توان راه را بست و مزاحم رشد انسان و انسانیت گردید و کار را بر مردم عاقل و متقی، که اراده رشد و فلاح دارند، دشوار نمود. (چنان که چنین می‌کنند) و هر گاه با آنان مخالفت و مقابله‌ای صورت گیرد تا این سدها از میان برداشته شود، می‌گویند: «شما می‌خواهید مردم را به زور وارد بهشت کنید!»؛ ما می‌گوییم: «خیر، بلکه شما راه رشد و بهشت را بستید و می‌خواهید مردم را به زور وارد جهنم کنید، و ما سعی می‌کنیم سدهایی که شما ایجاد کرده‌اید را از سر راه خودمان برمیداریم. 💠 طی طریق رشد و سعادت، عقلانی و فطری می‌باشد و مزاحمت (تزاحم) وقتی است که فرد و جامعه بخواهند راه سلامت را طی کنند و یک عده نگذراند؛ اما اگر یک عده خواستند که طریق هلاکت را بروند (و بالتبع دیگران را با خود بکشند) و یک عده نگذاشتند، به این می‌گویند: «امداد و نجات». چرا در تمام دنیا، پلیس مزاحم خودکشی افراد می‌شود؟ چرا با اعتیاد مخالفت و مقابله می‌شود؟ چرا به جنگ بی‌سوادی یا مفاسد اجتماعی می‌روند؟ چرا مزاحم آنها می‌شوند؟! حال آیا این نجات زوری فرد و جامعه، مزاحمت است، یا فقط اگر به سمت حق و اصلاح بود، مزاحمت می‌شود؟! 🔴 برای انسان، حد وسطی وجود ندارد. "ایمان" به الله و معاد، توأم با "کفر" به طاغوت است و ایمان به طاغوت، توأم با کفر به الله است و راه سومی وجود ندارد. قهراً و بالتبع، هر کدام هدف، مسیر و منافعی دارند که جبهه مقابل، راه آنان را سد می‌کند، پس تحقق هر کدام، مزاحم